اینجانب‌ هیچ‌ گاه‌ نگفته‌ و نمی‌گویم‌ كه‌ امروز در این‌ جمهوری‌ به‌ اسلام‌ بزرگ‌ با همة‌ ابعادش‌ عمل‌ می‌شود و اشخاصی‌ از روی‌ جهالت‌ و عقده‌ و بی‌انضباطی‌ برخلاف‌ مقررات‌ اسلام‌ عمل‌ نمی‌كنند؛ لكن‌ عرض‌ می‌كنم‌ كه‌ قوة‌ مقننه‌ و قضاییه‌ و اجراییه‌ با زحمات‌ جانفرسا كوشش‌ در اسلامی‌ كردن‌ این‌ كشور می‌كنند و ملتِ دهها میلیونی‌ نیز طرفدار و مددكار آنان‌ هستند؛ و اگر این‌ اقلیت‌ اشكالتراش‌ و كارشكن‌ به‌ كمك‌ بشتابند، تحقق‌ این‌ آمال‌ آسانتر و سریعتر خواهد بود. و اگر خدای‌ نخواسته‌ اینان‌ به‌ خود نیایند، چون‌ تودة‌ میلیونی‌ بیدار شده‌ و متوجه‌ مسائل‌ است‌ و در صحنه‌ حاضر است‌، آمال‌ انسانی‌ ـ اسلامی‌ به‌ خواست‌ خداوند متعال‌ جامة‌ عمل‌ به‌ طور چشمگیر خواهد پوشید و كجروان‌ و اشكالتراشان‌ در مقابل‌ این‌ سیل‌ خروشان‌ نخواهند توانست‌ مقاومت‌ كنند.

من‌ با جرأت‌ مدعی‌ هستم‌ كه‌ ملت‌ ایران‌ و تودة‌ میلیونی‌ آن‌ در عصر حاضر بهتر از ملت‌ حجاز در عهد رسول‌الله ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ ـ و كوفه‌ و عراق‌ در عهد امیرالمؤمنین‌ و حسین‌ بن‌ علی‌ ـ صلوات‌ الله و سلامه‌ علیهما ـ می‌باشند. آن‌ حجاز كه‌ در عهد رسول‌الله ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ ـ مسلمانان‌ نیز اطاعت‌ از ایشان‌ نمی‌كردند و با بهانه‌هایی‌ به‌ جبهه‌ نمی‌رفتند، كه‌ خداوند تعالی‌ در سورة‌ «توبه‌» با آیاتی‌ آنها را توبیخ‌ فرموده‌ و وعدة‌ عذاب‌ داده‌ است‌. و آنقدر به‌ ایشان‌ دروغ‌ بستند كه‌ به‌ حسب‌ نقل‌، در منبر به‌ آنان‌ نفرین‌ فرمودند. و آن‌ اهل‌ عراق‌ و كوفه‌ كه‌ با امیرالمؤمنین‌ آنقدر بدرفتاری‌ كردند و از اطاعتش‌ سر باز زدند كه‌ شكایات‌ آن‌ حضرت‌ از آنان‌ در كتب‌ نقل‌ و تاریخ‌ معروف‌ است‌. و آن‌ مسلمانان‌ عراق‌ و كوفه‌ كه‌ با سیدالشهدا ـ علیه‌السلام‌ ـ آن‌ شد كه‌ شد. و آنان‌ كه‌ در
شهادت‌ دستْ آلوده‌ نكردند، یا گریختند از معركه‌ و یا نشستند تا آن‌ جنایت‌ تاریخ‌ واقع‌ شد. اما امروز می‌بینیم‌ كه‌ ملت‌ ایران‌ از قوای‌ مسلح‌ نظامی‌ و انتظامی‌ و سپاه‌ و بسیج‌ تا قوای‌ مردمی‌ از عشایر و داوطلبان‌ و از قوای‌ در جبهه‌ها و مردم‌ پشت‌ جبهه‌ها، با كمال‌ شوق‌ و اشتیاق‌ چه‌ فداكاریها می‌كنند و چه‌ حماسه‌ها می‌آفرینند. و می‌بینیم‌ كه‌ مردم‌ محترم‌ سراسر كشور چه‌ كمكهای‌ ارزنده‌ می‌كنند. و می‌بینیم‌ كه‌ بازماندگان‌ شهدا و آسیب‌ دیدگان‌ جنگ‌ و متعلقان‌ آنان‌ با چهره‌های‌ حماسه‌آفرین‌ و گفتار و كرداری‌ مشتاقانه‌ و اطمینان‌ بخش‌ با ما و شما روبه‌رو می‌شوند. و اینها همه‌ از عشق‌ و علاقه‌ و ایمان‌ سرشار آنان‌ است‌ به‌ خداوند متعال‌ و اسلام‌ و حیات‌ جاویدان‌. در صورتی‌ كه‌ نه‌ در محضر مبارك‌ رسول‌ اكرم‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ هستند، و نه‌ در محضر امام‌ معصوم‌ ـ صلوات‌ الله علیه‌. و انگیزة‌ آنان‌ ایمان‌ و اطمینان‌ به‌ غیب‌ است‌. و این‌ رمز موفقیت‌ و پیروزی‌ در ابعاد مختلف‌ است‌. و اسلام‌ باید افتخار كند كه‌ چنین‌ فرزندانی‌ تربیت‌ نموده‌، و ما همه‌ مفتخریم‌ كه‌ در چنین‌ عصری‌ و در پیشگاه‌ چنین‌ ملتی‌ می‌باشیم‌.

و اینجانب‌ در اینجا یك‌ وصیت‌ به‌ اشخاصی‌ كه‌ به‌ انگیزة‌ مختلف‌ با جمهوری‌ اسلامی‌ مخالفت‌ می‌كنند و به‌ جوانان‌، چه‌ دختران‌ و چه‌ پسرانی‌ كه‌ مورد بهره‌برداری‌ منافقان‌ و منحرفان‌ فرصت‌ طلب‌ و سودجو واقع‌ شده‌اند می‌نمایم‌، كه‌ بیطرفانه‌ و با فكر آزاد به‌ قضاوت‌ بنشینید و تبلیغات‌ آنان‌ كه‌ می‌خواهند جمهوری‌ اسلامی‌ ساقط‌ شود و كیفیت‌ عمل‌ آنان‌ و رفتارشان‌ با توده‌های‌ محروم‌ و گروهها و دولتهایی‌ كه‌ از آنان‌ پشتیبانی‌ كرده‌ و می‌كنند و گروهها و اشخاصی‌ كه‌ در داخل‌ به‌ آنان‌ پیوسته‌ و از آنان‌ پشتیبانی‌ می‌كنند و اخلاق‌ و رفتارشان‌ در بین‌ خود و هوادارانشان‌ و تغییر موضعهایشان‌ در پیشامدهای‌ مختلف‌ را، با دقت‌ و بدون‌ هوای‌ نفس‌ بررسی‌ كنید، و مطالعه‌ كنید حالات‌ آنان‌ كه‌ در این‌ جمهوری‌ اسلامی‌ به‌ دست‌ منافقان‌ و منحرفان‌ شهید شدند، و ارزیابی‌ كنید بین‌ آنان‌ و دشمنانشان‌؛ نوارهای‌ این‌ شهیدان‌ تا حدی‌ در دست‌ و نوارهای‌ مخالفان‌ شاید در دست‌ شماها باشد، ببینید كدام‌ دسته‌ طرفدار محرومان‌ و مظلومان‌ جامعه‌ هستند.

برادران‌! شما این‌ اوراق‌ را قبل‌ از مرگ‌ من‌ نمی‌خوانید. ممكن‌ است‌ پس‌ از من‌ بخوانید در آن‌ وقت‌ من‌ نزد شما نیستم‌ كه‌ بخواهم‌ به‌ نفع‌ خود و جلب‌ نظرتان‌ برای‌ كسب‌ مقام‌ و قدرتی‌ با قلبهای‌ جوان‌ شما بازی‌ كنم‌. من‌ برای‌ آنكه‌ شما جوانان‌ شایسته‌ای‌ هستید علاقه‌ دارم‌ كه‌ جوانی‌ خود را در راه‌ خداوند و اسلام‌ عزیز و جمهوری‌ اسلامی‌ صرف‌ كنید تا سعادت‌ هر دو جهان‌ را دریابید. و از خداوند غفور می‌خواهم‌ كه‌ شما را به‌ راه‌ مستقیم‌ انسانیت‌ هدایت‌ كند و از گذشتة‌ ما و شما با رحمت‌ واسعة‌ خود بگذرد. شماها نیز در خلوتها از خداوند همین‌ را بخواهید، كه‌ او هادی‌ و رحمان‌ است‌.

و یك‌ وصیت‌ به‌ ملت‌ شریف‌ ایران‌ و سایر ملتهای‌ مبتلا به‌ حكومتهای‌ فاسد و دربند قدرتهای‌ بزرگ‌ می‌كنم‌؛ اما به‌ ملت‌ عزیز ایران‌ توصیه‌ می‌كنم‌ كه‌ نعمتی‌ كه‌ با جهاد عظیم‌ خودتان‌ و خون‌ جوانان‌ برومندتان‌ به‌ دست‌ آوردید همچون‌ عزیزترین‌ امور قدرش‌ را بدانید و از آن‌ حفاظت‌ و پاسداری‌ نمایید و در راه‌ آن‌، كه‌ نعمتی‌ عظیم‌ الهی‌ و امانت‌ بزرگ‌ خداوندی‌ است‌ كوشش‌ كنید و از مشكلاتی‌ كه‌ در این‌ صراط‌ مستقیم‌ پیش‌ می‌آید نهراسید كه‌ إن‌ تَنْصرواالله ینْصُرْكم‌ و یثَبِّتْ اَقدامَكم‌ . و در مشكلات‌ دولت‌ جمهوری‌ اسلامی‌ با جان‌ و دل‌ شریك‌ و در رفع‌ آنها كوشا باشید، و دولت‌ و مجلس‌ را از خود بدانید، و چون‌ محبوبی‌ گرامی‌ از آن‌ نگهداری‌ كنید.

و به‌ مجلس‌ و دولت‌ و دست‌اندركاران‌ توصیه‌ می‌نمایم‌ كه‌ قدر این‌ ملت‌ را بدانید و در خدمتگزاری‌ به‌ آنان‌ خصوصاً مستضعفان‌ و محرومان‌ و ستمدیدگان‌ كه‌ نور چشمان‌ ما و اولیای‌ نعم‌ همه‌ هستند و جمهوری‌ اسلامی‌ رهاورد آنان‌ و با فداكاریهای‌ آنان‌ تحقق‌ پیدا كرد و بقای‌ آن‌ نیز مرهون‌ خدمات‌ آنان‌ است‌، فروگذار نكنید و خود را از مردم‌ و آنان‌ را از خود بدانید و حكومتهای‌ طاغوتی‌ را كه‌ چپاولگرانی‌ بی‌فرهنگ‌ و زورگویانی‌ تهی‌ مغز بودند و هستند را همیشه‌ محكوم‌ نمایید، البته‌ با اعمال‌ انسانی‌ كه‌ شایسته‌ برای‌ یك‌ حكومت‌ اسلامی‌ است‌.

و اما به‌ ملتهای‌ اسلامی‌ توصیه‌ می‌كنم‌ كه‌ از حكومت‌ جمهوری‌ اسلامی‌ و از ملت‌ مجاهد ایران‌ الگو بگیرید و حكومتهای‌ جائر خود را در صورتی‌ كه‌ به‌ خواست‌ ملتها كه‌ خواست‌ ملت‌ ایران‌ است‌ سر فرود نیاوردند، با تمام‌ قدرت‌ به‌ جای‌ خود بنشانید، كه‌ مایة‌ بدبختی‌ مسلمانان‌، حكومتهای‌ وابستة‌ به‌ شرق‌ و غرب‌ می‌باشند. و اكیداً توصیه‌ می‌كنم‌ كه‌ به‌ بوقهای‌ تبلیغاتی‌ مخالفان‌ اسلام‌ و جمهوری‌ اسلامی‌ گوش‌ فرا ندهید كه‌ همه‌ كوشش‌ دارند كه‌ اسلام‌ را از صحنه‌ بیرون‌ كنند كه‌ منافع‌ ابرقدرتها تأمین‌ شود.

 

د از نقشه‌های‌ شیطانی قدرتهای‌ بزرگ‌ استعمار و استثمارگر كه‌ سالهای‌ طولانی‌ در دست‌ اجرا است‌ و در كشور ایران‌ از زمان‌ رضاخان‌ اوج‌ گرفت‌ و در زمان‌ محمدرضا با روشهای‌ مختلف‌ دنباله‌گیری‌ شد، به‌ انزواكشاندن‌ روحانیت‌ است‌؛ كه‌ در زمان‌ رضاخان‌ با فشار و سركوبی‌ و خلع‌ لباس‌ و حبس‌ و تبعید و هتك‌ حرمات‌ و اعدام‌ و امثال‌ آن‌، و در زمان‌ محمدرضا با نقشه‌ و روشهای‌ دیگر كه‌ یكی‌ از آنها ایجاد عداوت‌ بین‌ دانشگاهیان‌ و روحانیان‌ بود، كه‌ تبلیغات‌ وسیعی‌ در این‌ زمینه‌ شد؛ و مع‌الاسف‌ به‌ واسطة‌ بیخبری‌ هر دو قشر از توطئة‌ شیطانی‌ ابرقدرتها نتیجة‌ چشمگیری‌ گرفته‌ شد. از یك‌ طرف‌، از دبستانها تا دانشگاهها كوشش‌ شد كه‌ معلمان‌ و دبیران‌ و اساتید و رؤسای‌ دانشگاهها از بین‌ غربزدگان‌ یا شرقزدگان‌ و منحرفان‌ از اسلام‌ و سایر ادیان‌ انتخاب‌ و به‌ كار گماشته‌ شوند و متعهدان‌ مؤمن‌ در اقلیت‌ قرار گیرند كه‌ قشر مؤثر را كه‌ در آتیه‌ حكومت‌ را به‌ دست‌ می‌گیرند، از كودكی‌ تا نوجوانی‌ و تا جوانی‌ طوری‌ تربیت‌ كنند كه‌ از ادیان‌ مطلقاً، و اسلام‌ بخصوص‌، و از وابستگان‌ به‌ ادیان‌ خصوصاً روحانیون‌ و مبلغان‌، متنفر باشند. و اینان‌ را عمال‌ انگلیس‌ در آن‌ زمان‌، و طرفدار سرمایه‌داران‌ و زمینخواران‌ و طرفدار ارتجاع‌ و مخالف‌ تمدن‌ و تعالی‌ در بعد از آن‌ معرفی‌ می‌نمودند. و از طرف‌ دیگر، با تبلیغات‌ سو ء ، روحانیون‌ و مبلغان‌ و متدینان‌ را از دانشگاه‌ و دانشگاهیان‌ ترسانیده‌ و همه‌ را به‌ بی‌دینی‌ و بی‌بند و باری‌ و مخالف‌ با مظاهر اسلام‌ و ادیان‌ متهم‌ می‌نمودند. نتیجه‌ آنكه‌ دولتمردانْ مخالف‌ ادیان‌ و اسلام‌ و روحانیون‌ و متدینان‌ باشند؛ و توده‌های‌ مردم‌ كه‌ علاقه‌ به‌ دین‌ و روحانی‌ دارند مخالف‌ دولت‌ و حكومت‌ و هر چه‌ متعلق‌ به‌ آن‌ است‌ باشند، و اختلاف‌ عمیق‌ بین‌ دولت‌ و ملت‌ و دانشگاهی‌ و روحانی‌ راه‌ را برای‌ چپاولگران‌ آنچنان‌ باز كند كه‌ تمام‌ شئون‌ كشور در تحت‌ قدرت‌ آنان‌ و تمام‌ ذخایر ملت‌ در جیب‌ آنان‌ سرازیر شود، چنانچه‌ دیدید به‌ سر این‌ ملت‌ مظلوم‌ چه‌ آمد، و می‌رفت‌ كه‌ چه‌ آید.

اكنون‌ كه‌ به‌ خواست‌ خداوند متعال‌ و مجاهدت‌ ملت‌ ـ از روحانی‌ و دانشگاهی‌ تا بازاری‌ و كارگر و كشاورز و سایر قشرها ـ بند اسارت‌ را پاره‌ و سد قدرت‌ ابرقدرتها را شكستند و كشور را از دست‌ آنان‌ و وابستگانشان‌ نجات‌ دادند، توصیة‌ اینجانب‌ آن‌ است‌ كه‌ نسل‌ حاضر و آینده‌ غفلت‌ نكنند و دانشگاهیان‌ و جوانان‌ برومند عزیز هر چه‌ بیشتر با روحانیان‌ و طلاب‌ علوم‌ اسلامی‌ پیوند دوستی‌ و تفاهم‌ را محكمتر و استوارتر سازند و از نقشه‌ها و توطئه‌های‌ دشمن‌ غدار غافل‌ نباشند و به‌ مجرد آنكه‌ فرد یا افرادی‌ را دیدند كه‌ با گفتار و رفتار خود در صدد است‌ بذر نفاق‌ بین‌ آنان‌ افكند او را ارشاد و نصیحت‌ نمایند؛ و اگر تأثیر نكرد از او روگردان‌ شوند و او را به‌ انزوا كشانند و نگذارند توطئه‌ ریشه‌ دواند كه‌ سرچشمه‌ را به‌ آسانی‌ می‌توان‌ گرفت‌. و مخصوصاً اگر در اساتید كسی‌ پیدا شد كه‌ می‌خواهد انحراف‌ ایجاد كند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و كلاس‌ خود طرد كنند. و این‌ توصیه‌ بیشتر متوجه‌ روحانیون‌ و محصلین‌ علوم‌ دینی‌ است‌. و توطئه‌ها در دانشگاهها از عمق‌ ویژه‌ای‌ برخوردار است‌ و هر قشر محترم‌ كه‌ مغز متفكر جامعه‌ هستند باید مواظب‌ توطئه‌ها باشند.

 

ه از جمله‌ نقشه‌ها كه‌ مع‌الاسف‌ تأثیر بزرگی‌ در كشورها و كشور عزیزمان‌ گذاشت‌ و آثار آن‌ باز تا حد زیادی‌ به‌ جا مانده‌، بیگانه‌ نمودن‌ كشورهای‌ استعمار زده‌ از خویش‌، و غربزده‌ و شرقزده‌ نمودن‌ آنان‌ است‌ به‌ طوریكه‌ خود را و فرهنگ‌ و قدرت‌ خود را به‌ هیچ‌ گرفتند و غرب‌ و شرق‌، دو قطب‌ قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ‌ آنان‌ را والاتر و آن‌ دو قدرت‌ را قبله‌گاه‌ عالم‌ دانستند و وابستگی‌ به‌ یكی‌ از دو قطب‌ را از فرائض‌ غیرقابل‌ اجتناب‌ معرفی‌ نمودند! و قصة‌ این‌ امر غم‌انگیز، طولانی‌ و ضربه‌هایی‌ كه‌ از آن‌ خورده‌ و اكنون‌ نیز می‌خوریم‌ كشنده‌ و كوبنده‌ است‌.

و غم‌انگیزتر اینكه‌ آنان‌ ملتهای‌ ستمدیدة‌ زیر سلطه‌ را در همه‌ چیز عقب‌ نگه‌داشته‌ و كشورهایی‌ مصرفی‌ بار آوردند و به‌قدری‌ ما را از پیشرفتهای‌ خود و قدرتهای‌ شیطانی‌شان‌ ترسانده‌اند كه‌ جرأت‌ دست‌ زدن‌ به‌ هیچ‌ ابتكاری‌ نداریم‌ و همه‌ چیز خود را تسلیم‌ آنان‌ كرده‌ و سرنوشت‌ خود و كشورهای‌ خود را به‌ دست‌ آنان‌ سپرده‌ و چشم‌ و گوش‌ بسته‌ مطیع‌ فرمان‌ هستیم‌. و این‌ پوچی‌ و تهی‌ مغزی‌ مصنوعی‌ موجب‌ شده‌ كه‌ در هیچ‌ امری‌ به‌ فكر و دانش‌ خود اتكا نكنیم‌ و كوركورانه‌ از شرق‌ و غرب‌ تقلید نماییم‌ بلكه‌ از فرهنگ‌ و ادب‌ و صنعت‌ و ابتكار اگر داشتیم‌، نویسندگان‌ و گویندگان‌ غرب‌ و شرقزدة‌ بی‌فرهنگ‌، آنها را به‌ باد انتقاد و مسخره‌ گرفته‌ و فكر و قدرت‌ بومی‌ ما را سركوب‌ و مأیوس‌ نموده‌ و می‌نمایند و رسوم‌ و آداب‌ اجنبی‌ را هر چند مبتذل‌ و مفتضح‌ باشد با عمل‌ و گفتار و نوشتار ترویج‌ كرده‌ و با مداحی‌ و ثناجویی‌ آنها را به‌ خورد ملتها داده‌ و می‌دهند. فی‌المثل‌، اگر در كتاب‌ یا نوشته‌ یا گفتاری‌ چند واژة‌ فرنگی‌ باشد، بدون‌ توجه‌ به‌ محتوای‌ آن‌ با اعجاب‌ پذیرفته‌، و گوینده‌ و نویسندة‌ آن‌ را دانشمند و روشنفكر به‌ حساب‌ می‌آورند. و از گهواره‌ تا قبر به‌ هرچه‌ بنگریم‌ اگر با واژة‌ غربی‌ و شرقی‌ اسم‌گذاری‌ شود مرغوب‌ و مورد توجه‌ و از مظاهر تمدن‌ و پیشرفتگی‌ محسوب‌، و اگر واژه‌های‌ بومی‌ خودی‌ به‌ كار رود مطرود و كهنه‌ و واپسزده‌ خواهد بود. كودكان‌ ما اگر نام‌ غربی‌ داشته‌ باشند مفتخر؛ و اگر نام‌ خودی‌ دارند سر به‌ زیر و عقب‌ افتاده‌اند. خیابانها، كوچه‌ها، مغازه‌ها، شركتها، داروخانه‌ها، كتابخانه‌ها، پارچه‌ها، و دیگر متاعها، هرچند در داخل‌ تهیه‌ شده‌ باید نام‌ خارجی‌ داشته‌ باشد تا مردم‌ از آن‌ راضی‌ و به‌ آن‌ اقبال‌ كنند. فرنگی‌ مآبی‌ از سر تا پا و در تمام‌ نشست‌ و برخاستها و در معاشرتها و تمام‌ شئون‌ زندگی‌ موجب‌ افتخار و سربلندی‌ و تمدن‌ و پیشرفت‌، و در مقابل‌، آداب‌ و رسوم‌ خودی‌، كهنه‌پرستی‌ و عقب‌ افتادگی‌ است‌. در هر مرض‌ و كسالتی‌ ولو جزئی‌ و قابل‌ علاج‌ در داخل‌، باید به‌ خارج‌ رفت‌ و دكترها و اطبای‌ دانشمند خود را محكوم‌ و مأیوس‌ كرد. رفتن‌ به‌ انگلستان‌ و فرانسه‌ و امریكا و مسكو افتخاری‌ پر ارزش‌ و رفتن‌ به‌ حج‌ و سایر اماكن‌ متبركه‌ كهنه‌پرستی‌ و عقب‌ماندگی‌ است‌. بی‌اعتنایی‌ به‌ آنچه‌ مربوط‌ به‌ مذهب‌ و معنویات‌ است‌ از نشانه‌های‌ روشنفكری‌ و تمدن‌، و در مقابل‌، تعهد به‌ این‌ امور نشانة‌ عقب‌ماندگی‌ و كهنه‌ پرستی‌ است‌.


موضوعات مرتبط: امام خمینی ، وصیت نامه سیاسی-الهی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : admin |

بسم‌الله الرحمن‌ الرحیم‌

اهمیت‌ انقلاب‌ شكوهمند اسلامی‌ كه‌ دستاورد میلیونها انسان‌ ارزشمند و هزاران‌ شهید جاوید آن‌ و آسیب‌ دیدگان‌ عزیز، این‌ شهیدان‌ زنده‌ است‌ و مورد امید میلیونها مسلمانان‌ و مستضعفان‌ جهان‌ است‌، به‌ قدری‌ است‌ كه‌ ارزیابی‌ آن‌ از عهدة‌ قلم‌ و بیان‌ والاتر و برتر است‌. اینجانب‌، روح‌الله موسوی‌ خمینی‌ كه‌ از كرم‌ عظیم‌ خداوند متعال‌ با همة‌ خطایا مأیوس‌ نیستم‌ و زاد راه‌ پرخطرم‌ همان‌ دلبستگی‌ به‌ كرم‌ كریم‌ مطلق‌ است‌، به‌ عنوان‌ یك‌ نفر طلبة‌ حقیر كه‌ همچون‌ دیگر برادران‌ ایمانی‌ امید به‌ این‌ انقلاب‌ و بقای‌ دستاوردهای‌ آن‌ و به‌ ثمر رسیدن‌ هرچه‌ بیشتر آن‌ دارم‌، به‌ عنوان‌ وصیت‌ به‌ نسل‌ حاضر و نسلهای‌ عزیز آینده‌ مطالبی‌ هر چند تكراری‌ عرض‌ می‌نمایم‌. و از خداوند بخشاینده‌ می‌خواهم‌ كه‌ خلوص‌ نیت‌ در این‌ تذكرات‌ عنایت‌ فرماید.

1) ما می‌دانیم‌ كه‌ این‌ انقلاب‌ بزرگ‌ كه‌ دست‌ جهانخواران‌ و ستمگران‌ را از ایران‌ بزرگ‌ كوتاه‌ كرد، با تأییدات‌ غیبی‌ الهی‌ پیروز گردید. اگر نبود دست‌ توانای‌ خداوند امكان‌ نداشت‌ یك‌ جمعیت‌ 36 میلیونی‌ با آن‌ تبلیغات‌ ضداسلامی‌ و ضد روحانی‌ خصوص‌ در این‌ صد سال‌ اخیر و با آن‌ تفرقه‌افكنیهای‌ بیحساب‌ قلمداران‌ و زبان‌ مُزدان‌ در مطبوعات‌ و سخنرانیها و مجالس‌ و محافل‌ ضداسلامی‌ و ضدملی‌ به‌ صورت‌ ملیت‌، و آنهمه‌ شعرها و بذله‌گوییها، و آنهمه‌ مراكز عیاشی‌ و فحشا و قمار و مسكرات‌ و مواد مخدره‌ كه‌ همه‌ و همه‌ برای‌ كشیدن‌ نسل‌ جوان‌ فعال‌ كه‌ باید در راه‌ پیشرفت‌ و تعالی‌ و ترقی‌ میهن‌ عزیز خود فعالیت‌ نمایند، به‌ فساد و بی‌تفاوتی‌ در پیشامدهای‌ خائنانه‌، كه‌ به‌ دست‌ شاه‌ فاسد و پدر بی‌فرهنگش‌ و دولتها و مجالس‌ فرمایشی‌ كه‌ از طرف‌ سفارتخانه‌های‌ قدرتمندان‌ بر ملت‌ تحمیل‌ می‌شد، و از همه‌ بدتر وضع‌ دانشگاهها و دبیرستانها و مراكز آموزشی‌ كه‌ مقدرات‌ كشور به‌ دست‌ آنان‌ سپرده‌ می‌شد، با به‌ كار گرفتن‌ معلمان‌ و استادان‌ غربزده‌ یا شرقزدة‌ صددرصد مخالف‌ اسلام‌ و فرهنگ‌ اسلامی‌ بلكه‌ ملی‌ صحیح‌، با نام‌ «ملیت‌» و «ملی‌گرایی‌»، گرچه‌ در بین‌ آنان‌ مردانی‌ متعهد و دلسوز بودند، لكن‌ با اقلیت‌ فاحش‌ آنان‌ و در تنگنا قرار دادنشان‌ كار مثبتی‌ نمی‌توانستند انجام‌ دهند و با اینهمه‌ و دهها مسائل‌ دیگر، از آن‌ جمله‌ به‌ انزوا و عزلت‌ كشیدن‌ روحانیان‌ و با قدرت‌ تبلیغاتْ به‌ انحراف‌ فكری‌ كشیدن‌ بسیاری‌ از آنان‌، ممكن‌ نبود این‌ ملت‌ با این‌ وضعیت‌ یكپارچه‌ قیام‌ كنند و در سرتاسر كشور با ایدة‌ واحد و فریاد «الله اكبر» و فداكاریهای‌ حیرت‌آور و معجزه‌آسا تمام‌ قدرتهای‌ داخل‌ و خارج‌ را كنار زده‌ و خودْ مقدرات‌ كشور را به‌ دست‌ گیرد. بنابراین‌ شك‌ نباید كرد كه‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ از همة‌ انقلابها جدا است‌: هم‌ در پیدایش‌ و هم‌ در كیفیت‌ مبارزه‌ و هم‌ در انگیزة‌ انقلاب‌ و قیام‌. و تردید نیست‌ كه‌ این‌ یك‌ تحفة‌ الهی‌ و هدیة‌ غیبی‌ بوده‌ كه‌ از جانب‌ خداوند منان‌ بر این‌ ملت‌ مظلوم‌ غارتزده‌ عنایت‌ شده‌ است‌.

 

2) اسلام‌ و حكومت‌ اسلامی‌ پدیدة‌ الهی‌ است‌ كه‌ با به‌ كار بستن‌ آن‌ سعادت‌ فرزندان‌ خود را در دنیا و آخرت‌ به‌ بالاترین‌ وجه‌ تأمین‌ می‌كند و قدرت‌ آن‌ دارد كه‌ قلم‌ سرخ‌ بر ستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بكشد و انسانها را به‌ كمال‌ مطلوب‌ خود برساند. و مكتبی‌ است‌ كه‌ برخلاف‌ مكتبهای‌ غیرتوحیدی‌، در تمام‌ شئون‌ فردی‌ و اجتماعی‌ و مادی‌ و معنوی‌ و فرهنگی‌ و سیاسی‌ و نظامی‌ و اقتصادی‌ دخالت‌ و نظارت‌ دارد و از هیچ‌ نكته‌، ولو بسیار ناچیز كه‌ در تربیت‌ انسان‌ و جامعه‌ و پیشرفت‌ مادی‌ و معنوی‌ نقش‌ دارد فروگذار ننموده‌ است‌؛ و موانع‌ و مشكلات‌ سر راه‌ تكامل‌ را در اجتماع‌ و فرد گوشزد نموده‌ و به‌ رفع‌ آنها كوشیده‌ است‌. اینك‌ كه‌ به‌ توفیق‌ و تأیید خداوند، جمهوری‌ اسلامی‌ با دست‌ توانای‌ ملت‌ متعهد پایه‌ریزی‌ شده‌، و آنچه‌ در این‌ حكومت‌ اسلامی‌ مطرح‌ است‌ اسلام‌ و احكام‌ مترقی‌ آن‌ است‌، بر ملت‌ عظیم‌الشأن‌ ایران‌ است‌ كه‌ در تحقق‌ محتوای‌ آن‌ به‌ جمیع‌ ابعاد و حفظ‌ و حراست‌ آن‌ بكوشند كه‌ حفظ‌ اسلام‌ در رأس‌ تمام‌ واجبات‌ است‌، كه‌ انبیای‌ عظام‌ از آدم‌ ـ علیه‌ السلام‌ ـ تا خاتم‌النبیین‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ و سلم‌ ـ در راه‌ آن‌ كوشش‌ و فداكاری‌ جانفرسا نموده‌اند و هیچ‌ مانعی‌ آنان‌ را از این‌ فریضة‌ بزرگ‌ بازنداشته‌؛ و همچنین‌ پس‌ از آنان‌ اصحاب‌ متعهد و ائمة‌ اسلام‌ ـ علیهم‌ صلوات‌ الله ـ با كوششهای‌ توانفرسا تا حد نثار خون‌ خود در حفظ‌ آن‌ كوشیده‌اند. و امروز بر ملت‌ ایران‌، خصوصاً، و بر جمیع‌ مسلمانان‌، عموماً، واجب‌ است‌ این‌ امانت‌ الهی‌ را كه‌ در ایران‌ به‌ طور رسمی‌ اعلام‌ شده‌ و در مدتی‌ كوتاه‌ نتایج‌ عظیمی‌ به‌ بار آورده‌، با تمام‌ توان‌ حفظ‌ نموده‌ و در راه‌ ایجاد مقتضیات‌ بقای‌ آن‌ و رفع‌ موانع‌ و مشكلات‌ آن‌ كوشش‌ نمایند. و امید است‌ كه‌ پرتو نور آن‌ بر تمام‌ كشورهای‌ اسلامی‌ تابیدن‌ گرفته‌ و تمام‌ دولتها و ملتها با یكدیگر تفاهم‌ در این‌ امر حیاتی‌ نمایند، و دست‌ ابرقدرتهای‌ عالمخوار و جنایتكاران‌ تاریخ‌ را تا ابد از سر مظلومان‌ و ستمدیدگان‌ جهان‌ كوتاه‌ نمایند.

 

اینجانب‌ كه‌ نفسهای‌ آخر عمر را می‌كشم‌ به‌ حسب‌ وظیفه‌، شطری‌ از آنچه‌ در حفظ‌ و بقای‌ این‌ ودیعة‌ الهی‌ دخالت‌ دارد و شطری‌ از موانع‌ و خطرهایی‌ كه‌ آن‌ را تهدید می‌كنند، برای‌ نسل‌ حاضر و نسلهای‌ آینده‌ عرض‌ می‌كنم‌ و توفیق‌ و تأیید همگان‌ را از درگاه‌ پروردگار عالمیان‌ خواهانم‌.

 

الف‌ بی‌تردید رمز بقای‌ انقلاب‌ اسلامی‌ همان‌ رمز پیروزی‌ است‌؛ و رمز پیروزی‌ را ملت‌ می‌داند و نسلهای‌ آینده‌ در تاریخ‌ خواهند خواند كه‌ دو ركن‌ اصلی‌ آن‌: انگیزة‌ الهی‌ و مقصد عالی‌ حكومت‌ اسلامی‌؛ و اجتماع‌ ملت‌ در سراسر كشور با وحدت‌ كلمه‌ برای‌ همان‌ انگیزه‌ و مقصد.

اینجانب‌ به‌ همة‌ نسلهای‌ حاضر و آینده‌ وصیت‌ می‌كنم‌ كه‌ اگر بخواهید اسلام‌ و حكومت‌ الله برقرار باشد و دست‌ استعمار و استثمارگرانِ خارج‌ و داخل‌ از كشورتان‌ قطع‌ شود، این‌ انگیزة‌ الهی‌ را كه‌ خداوند تعالی‌ در قرآن‌ كریم‌ بر آن‌ سفارش‌ فرموده‌ است‌ از دست‌ ندهید؛ و در مقابل‌ این‌ انگیزه‌ كه‌ رمز پیروزی‌ و بقای‌ آن‌ است‌، فراموشی‌ هدف‌ و تفرقه‌ و اختلاف‌ است‌. بی‌جهت‌ نیست‌ كه‌ بوقهای‌ تبلیغاتی‌ در سراسر جهان‌ و ولیده‌های‌ بومی‌ آنان‌ تمام‌ توان‌ خود را صرف‌ شایعه‌ها و دروغهای‌ تفرقه‌افكن‌ نموده‌اند و میلیاردها دلار برای‌ آن‌ صرف‌ می‌كنند. بی‌ انگیزه‌ نیست‌ سفرهای‌ دائمی‌ مخالفان‌ جمهوری‌ اسلامی‌ به‌ منطقه‌. و مع‌الاسف‌ در بین‌ آنان‌ از سردمداران‌ و حكومتهای‌ بعض‌ كشورهای‌ اسلامی‌، كه‌ جز به‌ منافع‌ شخص‌ خود فكر نمی‌كنند و چشم‌ و گوش‌ بسته‌ تسلیم‌ امریكا هستند دیده‌ می‌شود؛ و بعض‌ از روحانی‌ نماها نیز به‌ آنان‌ ملحقند.

امروز و در آتیه‌ نیز آنچه‌ برای‌ ملت‌ ایران‌ ومسلمانان‌ جهان‌ باید مطرح‌ باشد و اهمیت‌ آن‌ را در نظر گیرند، خنثی‌ كردن‌ تبلیغات‌ تفرقه‌ افكنِ خانه‌ برانداز است‌. توصیة‌ اینجانب‌ به‌ مسلمین‌ و خصوص‌ ایرانیان‌ بویژه‌ در عصر حاضر، آن‌ است‌ كه‌ در مقابل‌ این‌ توطئه‌ها عكس‌ العمل‌ نشان‌ داده‌ و به‌ انسجام‌ و وحدت‌ خود، به‌ هر راه‌ ممكن‌ افزایش‌ دهند و كفار و منافقان‌ را مأیوس‌ نمایند.

 

ب‌ از توطئه‌های‌ مهمی‌ كه‌ در قرن‌ اخیر، خصوصاً در دهه‌های‌ معاصر، و بویژه‌ پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ آشكارا به‌ چشم‌ می‌خورد، تبلیغات‌ دامنه‌دار با ابعاد مختلف‌ برای‌ مأیوس‌ نمودن‌ ملتها و خصوص‌ ملت‌ فداكار ایران‌ از اسلام‌ است‌. گاهی‌ ناشیانه‌ و با صراحت‌ به‌ اینكه‌ احكام‌ اسلام‌ كه‌ 1400 سال‌ قبل‌ وضع‌ شده‌ است‌ نمی‌تواند در عصر حاضر كشورها را اداره‌ كند، یا آنكه‌ اسلام‌ یك‌ دین‌ ارتجاعی‌ است‌ و با هر نوآوری‌ و مظاهر تمدن‌ مخالف‌ است‌، و در عصر حاضر نمی‌شود كشورها از تمدن‌ جهانی‌ و مظاهر آن‌ كناره‌ گیرند، و امثال‌ این‌ تبلیغات‌ ابلهانه‌ و گاهی‌ موذیانه‌ و شیطنت‌آمیز به‌ گونة‌ طرفداری‌ از قداست‌ اسلام‌ كه‌ اسلام‌ و دیگر ادیان‌ الهی‌ سر و كار دارند با معنویات‌ و تهذیب‌ نفوس‌ و تحذیر از مقامات‌ دنیایی‌ و دعوت‌ به‌ ترك‌ دنیا و اشتغال‌ به‌ عبادات‌ و اذكار و ادعیه‌ كه‌ انسان‌ را به‌ خدای‌ تعالی‌ نزدیك‌ و از دنیا دور می‌كند، و حكومت‌ و سیاست‌ و سررشته‌داری‌ برخلاف‌ آن‌ مقصد و مقصود بزرگ‌ و معنوی‌ است‌، چه‌ اینها تمام‌ برای‌ تعمیر دنیا است‌ و آن‌ مخالف‌ مسلك‌ انبیای‌ عظام‌ است‌! و مع‌الاسف‌ تبلیغ‌ به‌ وجه‌ دوم‌ در بعض‌ از روحانیان‌ و متدینان‌ بیخبر از اسلام‌ تأثیر گذاشته‌ كه‌ حتی‌ دخالت‌ در حكومت‌ و سیاست‌ را به‌ مثابة‌ یك‌ گناه‌ و فسق‌ می‌دانستند و شاید بعضی‌ بدانند! و این‌ فاجعة‌ بزرگی‌ است‌ كه‌ اسلام‌ مبتلای‌ به‌ آن‌ بود.

گروه‌ اول‌ كه‌ باید گفت‌ از حكومت‌ و قانون‌ و سیاست‌ یا اطلاع‌ ندارند یا غرضمندانه‌ خود را به‌ بی‌اطلاعی‌ می‌زنند. زیرا اجرای‌ قوانین‌ بر معیار قسط‌ و عدل‌ و جلوگیری‌ از ستمگری‌ و حكومت‌ جائرانه‌ و بسط‌ عدالت‌ فردی‌ و اجتماعی‌ و منع‌ از فساد و فحشا و انواع‌ كجرویها، و آزادی‌ بر معیار عقل‌ و عدل‌ و استقلال‌ و خودكفایی‌ و جلوگیری‌ از استعمار و استثمار و استعباد، و حدود و قصاص‌ و تعزیرات‌ بر میزان‌ عدل‌ برای‌ جلوگیری‌ از فساد و تباهی‌ یك‌ جامعه‌، و سیاست‌ و راه‌ بردن‌ جامعه‌ به‌ موازین‌ عقل‌ و عدل‌ و انصاف‌ و صدها از این‌ قبیل‌، چیزهایی‌ نیست‌ كه‌ با مرور زمان‌ در طول‌ تاریخ‌ بشر و زندگی‌ اجتماعی‌ كهنه‌ شود. این‌ دعوی‌ به‌ مثابة‌ آن‌ است‌ كه‌ گفته‌ شود قواعد عقلی‌ و ریاضی‌ در قرن‌ حاضر باید عوض‌ شود و به‌ جای‌ آن‌ قواعد دیگر نشانده‌ شود. اگر در صدر خلقت‌، عدالت‌ اجتماعی‌ باید جاری‌ شود و از ستمگری‌ و چپاول‌ و قتل‌ باید جلوگیری‌ شود، امروز چون‌ قرن‌ اتم‌ است‌ آن‌ روش‌ كهنه‌ شده‌! و ادعای‌ آنكه‌ اسلام‌ با نوآوردها مخالف‌ است‌ ـ همان‌ سان‌ كه‌ محمدرضا پهلوی‌ مخلوع‌ می‌گفت‌ كه‌ اینان‌ می‌خواهند با چهارپایان‌ در این‌ عصر سفر كنند ـ یك‌ اتهام‌ ابلهانه‌ بیش‌ نیست‌. زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن‌ و نوآوردها، اختراعات‌ و ابتكارات‌ و صنعتهای‌ پیشرفته‌ كه‌ در پیشرفت‌ و تمدن‌ بشر دخالت‌ دارد، هیچ‌گاه‌ اسلام‌ و هیچ‌ مذهب‌ توحیدی‌ با آن‌ مخالفت‌ نكرده‌ و نخواهد كرد بلكه‌ علم‌ و صنعت‌ مورد تأكید اسلام‌ و قرآن‌ مجید است‌. و اگر مراد از تجدد و تمدن‌ به‌ آن‌ معنی‌ است‌ كه‌ بعضی‌ روشنفكران‌ حرفه‌ای‌ می‌گویند كه‌ آزادی‌ در تمام‌ منكرات‌ و فحشا حتی‌ همجنس‌بازی‌ و از این‌ قبیل‌، تمام‌ ادیان‌ آسمانی‌ و دانشمندان‌ و عقلا با آن‌ مخالفند گرچه‌ غرب‌ و شرقزدگان‌ به‌ تقلید كوركورانه‌ آن‌ را ترویج‌ می‌كنند.

و اما طایفة‌ دوم‌ كه‌ نقشة‌ موذیانه‌ دارند و اسلام‌ را از حكومت‌ و سیاست‌ جدا می‌دانند. باید به‌ این‌ نادانان‌ گفت‌ كه‌ قرآن‌ كریم‌ و سنت‌ رسول‌الله ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ ـ آنقدر كه‌ در حكومت‌ و سیاست‌ احكام‌ دارند در سایر چیزها ندارند؛ بلكه‌ بسیار از احكام‌ عبادی‌ اسلام‌، عبادی‌ ـ سیاسی‌ است‌ كه‌ غفلت‌ از آنها این‌ مصیبتها را به‌ بار آورده‌. پیغمبر اسلام‌(ص‌) تشكیل‌ حكومت‌ داد مثل‌ سایر حكومتهای‌ جهان‌ لكن‌ با انگیزة‌ بسط‌ عدالت‌ اجتماعی‌. و خلفای‌ اول‌ اسلامی‌ حكومتهای‌ وسیع‌ داشته‌اند و حكومت‌ علی‌بن‌ ابیطالب‌ ـ علیه‌السلام‌ ـ نیز با همان‌ انگیزه‌، به‌ طور وسیعتر و گسترده‌تر از واضحات‌ تاریخ‌ است‌. و پس‌ از آن‌ بتدریج‌ حكومت‌ به‌ اسم‌ اسلام‌ بوده‌؛ و اكنون‌ نیز مدعیان‌ حكومت‌ اسلامی‌ به‌ پیروی‌ از اسلام‌ و رسول‌ اكرم‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ ـ بسیارند.

اینجانب‌ در این‌ وصیتنامه‌ با اشاره‌ می‌گذرم‌، ولی‌ امید آن‌ دارم‌ كه‌ نویسندگان‌ و جامعه‌شناسان‌ و تاریخ‌نویسان‌، مسلمانان‌ را از این‌ اشتباه‌ بیرون‌ آورند. و آنچه‌ گفته‌ شده‌ و می‌شود كه‌ انبیا ـ علیهم‌السلام‌ ـ به‌ معنویات‌ كار دارند و حكومت‌ و سررشته‌داری‌ دنیایی‌ مطرود است‌ و انبیا و اولیا و بزرگان‌ از آن‌ احتراز می‌كردند و ما نیز باید چنین‌ كنیم‌، اشتباه‌ تأسف‌آوری‌ است‌ كه‌ نتایج‌ آن‌ به‌ تباهی‌ كشیدن‌ ملتهای‌ اسلامی‌ و باز كردن‌ راه‌ برای‌ استعمارگران‌ خونخوار است‌، زیرا آنچه‌ مردود است‌ حكومتهای‌ شیطانی‌ و دیكتاتوری‌ و ستمگری‌ است‌ كه‌ برای‌ سلطه‌جویی‌ و انگیزه‌های‌ منحرف‌ و دنیایی‌ كه‌ از آن‌ تحذیر نموده‌اند؛ جمع‌آوری‌ ثروت‌ و مال‌ و قدرت‌طلبی‌ و طاغوت‌ گرایی‌ است‌ و بالاخره‌ دنیایی‌ است‌ كه‌ انسان‌ را از حق‌ تعالی‌ غافل‌ كند. و اما حكومت‌ حق‌ برای‌ نفع‌ مستضعفان‌ و جلوگیری‌ از ظلم‌ و جور و اقامة‌ عدالت‌ اجتماعی‌، همان‌ است‌ كه‌ مثل‌ سلیمان‌ بن‌ داوود و پیامبر عظیم‌الشأن‌ اسلام‌ ـ صلی‌الله علیه‌ و آله‌ ـ و اوصیای‌ بزرگوارش‌ برای‌ آن‌ كوشش‌ می‌كردند؛ از بزرگترین‌ واجبات‌ و اقامة‌ آن‌ از والاترین‌ عبادات‌ است‌، چنانچه‌ سیاست‌ سالم‌ كه‌ در این‌ حكومتها بوده‌ از امور لازمه‌ است‌. باید ملت‌ بیدار و هوشیار ایران‌ با دید اسلامی‌ این‌ توطئه‌ها را خنثی‌ نمایند. و گویندگان‌ و نویسندگان‌ متعهد به‌ كمك‌ ملت‌ برخیزند و دست‌ شیاطین‌ توطئه‌گر را قطع‌ نمایند.

 

ج‌ و از همین‌ قماش‌ توطئه‌ها و شاید موذیانه‌تر، شایعه‌های‌ وسیع‌ در سطح‌ كشور، و در شهرستانها بیشتر، بر اینكه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ هم‌ كاری‌ برای‌ مردم‌ انجام‌ نداد. بیچاره‌ مردم‌ با آن‌ شوق‌ و شعف‌ فداكاری‌ كردند كه‌ از رژیم‌ ظالمانة‌ طاغوت‌ رهایی‌ یابند، گرفتار یك‌ رژیم‌ بدتر شدند! مستكبران‌ مستكبرتر و مستضعفان‌ مستضعف‌تر شدند! زندانها پر از جوانان‌ كه‌ امید آتیة‌ كشور است‌ می‌باشد و شكنجه‌ها از رژیم‌ سابق‌ بدتر و غیرانسانیتر است‌! هر روز عده‌ای‌ را اعدام‌ می‌كنند به‌ اسم‌ اسلام‌! و ای‌ كاش‌ اسم‌ اسلام‌ روی‌ این‌ جمهوری‌ نمی‌گذاشتند! این‌ زمان‌ از زمان‌ رضاخان‌ و پسرش‌ بدتر است‌! مردم‌ در رنج‌ و زحمت‌ و گرانی‌ سرسام‌آور غوطه‌ می‌خورند و سردمداران‌ دارند این‌ رژیم‌ را به‌ رژیمی‌ كمونیستی‌ هدایت‌ می‌كنند! اموال‌ مردم‌ مصادره‌ می‌شود و آزادی‌ در هر چیز از ملت‌ سلب‌ شده‌! و بسیاری‌ دیگر از این‌ قبیل‌ امور كه‌ با نقشه‌ اجرا می‌شود. و دلیل‌ آنكه‌ نقشه‌ و توطئه‌ در كار است‌ آنكه‌ هرچند روز یك‌ امر در هر گوشه‌ و كنار و در هر كوی‌ و برزن‌ سر زبانها می‌افتد؛ در تاكسیها همین‌ مطلب‌ واحد و در اتوبوسها نیز همین‌ و در اجتماعات‌ چند نفره‌ باز همین‌ صحبت‌ می‌شود؛ و یكی‌ كه‌ قدری‌ كهنه‌ شد یكی‌ دیگر معروف‌ می‌شود. و مع‌الاسف‌ بعض‌ روحانیون‌ كه‌ از حیله‌های‌ شیطانی‌ بیخبرند با تماس‌ یكی‌ ـ دو نفر از عوامل‌ توطئه‌ گمان‌ می‌كنند مطلب‌ همان‌ است‌. و اساس‌ مسأله‌ آن‌ است‌ كه‌ بسیاری‌ از آنان‌ كه‌ این‌ مسائل‌ را می‌شنوند و باور می‌كنند اطلاع‌ از وضع‌ دنیا و انقلابهای‌ جهان‌ و حوادث‌ بعد از انقلاب‌ و گرفتاریهای‌ عظیم‌ اجتناب‌ناپذیر آن‌ ندارند چنانچه‌ اطلاع‌ صحیح‌ از تحولاتی‌ كه‌ همه‌ به‌ سود اسلام‌ است‌ ندارند ـ و چشم‌ بسته‌ و بیخبر امثال‌ این‌ مطالب‌ را شنیده‌ و خود نیز با غفلت‌ یا عمد به‌ آنان‌ پیوسته‌اند.

اینجانب‌ توصیه‌ می‌كنم‌ كه‌ قبل‌ از مطالعة‌ وضعیت‌ كنونی‌ جهان‌ و مقایسه‌ بین‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ با سایر انقلابات‌ و قبل‌ از آشنایی‌ با وضعیت‌ كشورها و ملتهایی‌ كه‌ در حال‌ انقلاب‌ و پس‌ از انقلابشان‌ بر آنان‌ چه‌ می‌گذشته‌ است‌، و قبل‌ از توجه‌ به‌ گرفتاریهای‌ این‌ كشور طاغوتزده‌ از ناحیة‌ رضاخان‌ و بدتر از آن‌ محمدرضا كه‌ در طول‌ چپاولگریهایشان‌ برای‌ این‌ دولت‌ به‌ ارث‌ گذاشته‌اند، از وابستگیهای‌ عظیم‌ خانمانسوز، تا اوضاع‌ وزارتخانه‌ها و ادارات‌ و اقتصاد و ارتش‌ و مراكز عیاشی‌ و مغازه‌های‌ مسكرات‌ فروشی‌ و ایجاد بی‌بندوباری‌ در تمام‌ شئون‌ زندگی‌ و اوضاع‌ تعلیم‌ و تربیت‌ و اوضاع‌ دبیرستانها و دانشگاهها و اوضاع‌ سینماها و عشرتكده‌ها و وضعیت‌ جوانها و زنها و وضعیت‌ روحانیون‌ و متدینین‌ و آزادیخواهان‌ متعهّد و بانوان‌ عفیف‌ ستمدیده‌ و مساجد در زمان‌ طاغوت‌ و رسیدگی‌ به‌ پروندة‌ اعدام‌ شدگان‌ و محكومان‌ به‌ حبس‌ و رسیدگی‌ به‌ زندانها و كیفیت‌ عملكرد متصدیان‌ و رسیدگی‌ به‌ مال‌ سرمایه‌داران‌ و زمینخواران‌ بزرگ‌ و محتكران‌ و گرانفروشان‌ و رسیدگی‌ به‌ دادگستریها و دادگاههای‌ انقلاب‌ و مقایسه‌ با وضع‌ سابق‌ دادگستری‌ و قضات‌ و رسیدگی‌ به‌ حال‌ نمایندگان‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ و اعضای‌ دولت‌ و استاندارها و سایر مأمورین‌ كه‌ در این‌ زمان‌ آمده‌اند و مقایسه‌ با زمان‌ سابق‌ و رسیدگی‌ به‌ عملكرد دولت‌ و جهاد سازندگی‌ در روستاهای‌ محروم‌ از همة‌ مواهب‌ حتی‌ آب‌ آشامیدنی‌ و درمانگاه‌ و مقایسه‌ با طول‌ رژیم‌ سابق‌ با در نظر گرفتن‌ گرفتاری‌ به‌ جنگ‌ تحمیلی‌ و پیامدهای‌ آن‌ از قبیل‌ آوارگان‌ میلیونی‌ و خانواده‌های‌ شهدا و آسیب‌دیدگان‌ در جنگ‌ و آوارگان‌ میلیونی‌ افغانستان‌ و عراق‌ و با نظر به‌ حصر اقتصادی‌ و توطئه‌های‌ پی‌ در پی‌ امریكا و وابستگان‌ خارج‌ و داخلش‌ (اضافه‌ كنید فقدان‌ مبلّغ‌ آشنا به‌ مسائل‌ به‌ مقدار احتیاج‌ و قاضی‌ شرع‌) و هرج‌ و مرجهایی‌ كه‌ از طرف‌ مخالفان‌ اسلام‌ و منحرفان‌ و حتی‌ دوستان‌ نادان‌ در دست‌ اجرا است‌ و دهها مسائل‌ دیگر، تقاضا این‌ است‌ كه‌ قبل‌ از آشنایی‌ به‌ مسائل‌، به‌ اشكالتراشی‌ و انتقاد كوبنده‌ و فحاشی‌ برنخیزید؛ و به‌ حال‌ این‌ اسلام‌ غریب‌ كه‌ پس‌ از صدها سال‌ ستمگری‌ قلدرها و جهل‌ توده‌ها امروز طفلی‌ تازه‌پا و ولیده‌ای‌ است‌ محفوف‌ به‌ دشمنهای‌ خارج‌ و داخل‌، رحم‌ كنید. و شما اشكالتراشان‌ به‌ فكر بنشینید كه‌ آیا بهتر نیست‌ به‌ جای‌ سركوبی‌ به‌ اصلاح‌ و كمك‌ بكوشید؛ و به‌ جای‌ طرفداری‌ از منافقان‌ و ستمگران‌ و سرمایه‌داران‌ و محتكران‌ بی‌انصاف‌ از خدا بیخبر، طرفدار مظلومان‌ و ستمدیدگان‌ و محرومان‌ باشید؛ و به‌ جای‌ گروههای‌ آشوبگر و تروریستهای‌ مفسد و طرفداری‌ غیرمستقیم‌ از آنان‌، توجهی‌ به‌ ترور شدگان‌ از روحانیون‌ مظلوم‌ تا خدمتگزاران‌ متعهد مظلوم‌ داشته‌ باشید؟


موضوعات مرتبط: امام خمینی ، وصیت نامه سیاسی-الهی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : admin |

و ملت‌ ما بلكه‌ ملتهای‌ اسلامی‌ و مستضعفان‌ جهان‌ مفتخرند به‌ اینكه‌ دشمنان‌ آنان‌ كه‌ دشمنان‌ خدای‌ بزرگ‌ و قرآن‌ كریم‌ و اسلام‌ عزیزند، درندگانی‌ هستند كه‌ از هیچ‌ جنایت‌ و خیانتی‌ برای‌ مقاصد شوم‌ جنایتكارانة‌ خود دست‌ نمی‌كشند و برای‌ رسیدن‌ به‌ ریاست‌ و مطامع‌ پست‌ خود دوست‌ و دشمن‌ را نمی‌شناسند. و در رأس‌ آنان‌ امریكا این‌ تروریست‌ بالذات‌ دولتی‌ است‌ كه‌ سرتاسر جهان‌ را به‌ آتش‌ كشیده‌ و هم‌ پیمان‌ او صهیونیست‌ جهانی‌ است‌ كه‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ مطامع‌ خود جنایاتی‌ مرتكب‌ می‌شود كه‌ قلمها از نوشتن‌ و زبانها از گفتن‌ آن‌ شرم‌ دارند؛ و خیال‌ ابلهانة‌ «اسرائیل‌ بزرگ‌»! آنان‌ را به‌ هر جنایتی‌ می‌كشاند. و ملتهای‌ اسلامی‌ و مستضعفان‌ جهان‌ مفتخرند كه‌ دشمنان‌ آنها حسین‌ اردنی‌ این‌ جنایت‌ پیشة‌ دوره‌گرد، و حسن‌ و حسنی‌ مبارك‌ هم‌ آخور با اسرائیل‌ جنایتكارند و در راه‌ خدمت‌ به‌ امریكا و اسرائیل‌ از هیچ‌ خیانتی‌ به‌ ملتهای‌ خود رویگردان‌ نیستند. و ما مفتخریم‌ كه‌ دشمن‌ ما صدام‌ عفلقی‌ است‌ كه‌ دوست‌ و دشمنْ او را به‌ جنایتكاری‌ و نقض‌ حقوق‌ بین‌المللی‌ و حقوق‌ بشر می‌شناسند و همه‌ می‌دانند كه‌ خیانتكاری او به‌ ملت‌ مظلوم‌ عراق‌ و شیخ‌نشینان‌ خلیج‌، كمتر از خیانت‌ به‌ ملت‌ ایران‌ نباشد.

و ما و ملتهای‌ مظلوم‌ دنیا مفتخریم‌ كه‌ رسانه‌های‌ گروهی‌ و دستگاههای‌ تبلیغات‌ جهانی‌، ما و همة‌ مظلومان‌ جهان‌ را به‌ هر جنایت‌ و خیانتی‌ كه‌ ابرقدرتهای‌ جنایتكار دستور می‌دهند متهم‌ می‌كنند. كدام‌ افتخار بالاتر و والاتر از اینكه‌ امریكا با همة‌ ادعاهایش‌ و همة‌ ساز و برگهای‌ جنگی‌اش‌ و آنهمه‌ دولتهای‌ سرسپرده‌اش‌ و به‌ دست‌ داشتن‌ ثروتهای‌ بی‌پایانِ ملتهای‌ مظلوم‌ عقب‌افتاده‌ و در دست‌ داشتن‌ تمام‌ رسانه‌های‌ گروهی‌، در مقابل‌ ملت‌ غیور ایران‌ و كشور حضرت‌ بقیة‌الله ـ ارواحنا لمقدمه‌ الفدا ء ـ آنچنان‌ وامانده‌ و رسوا شده‌ است‌ كه‌ نمی‌داند به‌ كه‌ متوسل‌ شود! و رو به‌ هر كس‌ می‌كند جواب‌ رد می‌شنود! و این‌ نیست‌ جز به‌ مددهای‌ غیبی‌ حضرت‌ باری‌ تعالی‌ ـ جلَّت‌ عظمتُه‌ـ كه‌ ملتها را بویژه‌ ملت‌ ایران‌ اسلامی‌ را بیدار نموده‌ و از ظلمات‌ ستمشاهی‌ به‌ نور اسلام‌ هدایت‌ نموده‌.

من‌ اكنون‌ به‌ ملتهای‌ شریف‌ ستمدیده‌ و به‌ ملت‌ عزیز ایران‌ توصیه‌ می‌كنم‌ كه‌ از این‌ راه‌ مستقیم‌ الهی‌ كه‌ نه‌ به‌ شرقِ ملحد و نه‌ به‌ غربِ ستمگرِ كافر وابسته‌ است‌، بلكه‌ به‌ صراطی‌ كه‌ خداوند به‌ آنها نصیب‌ فرموده‌ است‌ محكم‌ و استوار و متعهد و پایدارْ پایبند بوده‌، و لحظه‌ ] ای‌ [ از شكر این‌ نعمت‌ غفلت‌ نكرده‌ و دستهای‌ ناپاك‌ عمال‌ ابرقدرتها، چه‌ عمال‌ خارجی‌ و چه‌ عمال‌ داخلی‌ بدتر از خارجی‌، تزلزلی‌ در نیت‌ پاك‌ و ارادة‌ آهنین‌ آنان‌ رخنه‌ نكند؛ و بدانند كه‌ هرچه‌ رسانه‌های‌ گروهی‌ عالم‌ و قدرتهای‌ شیطانی‌ غرب‌ و شرق‌ اشتلم‌ می‌زنند دلیل‌ بر قدرت‌ الهی‌ آنان‌ است‌ و خداوند بزرگ‌ سزای‌ آنان‌ را هم‌ در این‌ عالم‌ و هم‌ در عوالم‌ دیگر خواهد داد. «إنَّه‌ ولی النِّعَم‌ و بِیدِه‌ ملكوتُ كلِّ شی‌ ء ٍ».

و با كمال‌ جِد و عجز از ملتهای‌ مسلمان‌ می‌خواهم‌ كه‌ از ائمة‌ اطهار و فرهنگ‌ سیاسی‌، اجتماعی‌، اقتصادی‌، نظامی‌ این‌ بزرگ‌ راهنمایان‌ عالم‌ بشریت‌ به‌ طور شایسته‌ و به‌ جان‌ و دل‌ و جانفشانی‌ و نثار عزیزان‌ پیروی‌ كنند. از آن‌ جمله‌ دست‌ از فقه‌ سنتی‌ كه‌ بیانگر مكتب‌ رسالت‌ و امامت‌ است‌ و ضامن‌ رشد و عظمت‌ ملتها است‌، چه‌ احكام‌ اولیه‌ و چه‌ ثانویه‌ كه‌ هر دو مكتب‌ فقه‌ اسلامی‌ است‌، ذره‌ای‌ منحرف‌ نشوند و به‌ وسواس‌ خناسان‌ معاند با حق‌ و مذهب‌ گوش‌ فرا ندهند و بدانند قدمی‌ انحرافی‌، مقدمة‌ سقوط‌ مذهب‌ و احكام‌ اسلامی‌ و حكومت‌ عدل‌ الهی‌ است‌. و از آن‌ جمله‌ از نماز جمعه‌ و جماعت‌ كه‌ بیانگر سیاسی‌ نماز است‌ هرگز غفلت‌ نكنند، كه‌ این‌ نماز جمعه‌ از بزرگترین‌ عنایات‌ حق‌ تعالی‌ بر جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ است‌. و از آن‌ جمله‌ مراسم‌ عزاداری‌ ائمة‌ اطهار و بویژه‌ سید مظلومان‌ و سرور شهیدان‌، حضرت‌ ابی‌عبدالله الحسین‌ ـ صلوات‌ وافر الهی‌ و انبیا و ملائكة‌الله و صلحا بر روح‌ بزرگ‌ حماسی‌ او باد ـ هیچ‌گاه‌ غفلت‌ نكنند. و بدانند آنچه‌ دستور ائمه‌ ـ علیهم‌السلام‌ ـ برای‌ بزرگداشت‌ این‌ حماسة‌ تاریخی‌ اسلام‌ است‌ و آنچه‌ لعن‌ و نفرین‌ بر ستمگران‌ آل‌ بیت‌ است‌، تمام‌ فریاد قهرمانانة‌ ملتها است‌ بر سردمداران‌ ستم‌پیشه‌ در طول‌ تاریخ‌ الی‌ الابد. و می‌دانید كه‌ لعن‌ و نفرین‌ و فریاد از بیداد بنی‌امیه‌ لعنة‌الله علیهم‌ـ با آنكه‌ آنان‌ منقرض‌ و به‌ جهنم‌ رهسپار شده‌اند، فریاد بر سر ستمگران‌ جهان‌ و زنده‌ نگهداشتن‌ این‌ فریاد ستم‌شكن‌ است‌.

و لازم‌ است‌ در نوحه‌ها و اشعار مرثیه‌ و اشعار ثنای‌ از ائمة‌ حق‌ ـ علیهم‌ سلام‌الله ـ به‌طور كوبنده‌ فجایع‌ و ستمگریهای‌ ستمگران‌ هر عصر و مصر یادآوری‌ شود؛ و در این‌ عصر كه‌ عصر مظلومیت‌ جهان‌ اسلام‌ به‌ دست‌ امریكا و شوروی‌ و سایر وابستگان‌ به‌ آنان‌ و از آن‌ جمله‌ آل‌ سعود، این‌ خائنین‌ به‌ حرم‌ بزرگ‌ الهی‌ ـ لعنة‌الله و ملائكته‌ و رسله‌ علیهم‌ ـ است‌ به‌ طور كوبنده‌ یادآوری‌ و لعن‌ و نفرین‌ شود. و همه‌ باید بدانیم‌ كه‌ آنچه‌ موجب‌ وحدت‌ بین‌ مسلمین‌ است‌ این‌ مراسم‌ سیاسی‌ است‌ كه‌ حافظ‌ ملّیت‌ مسلمین‌، بویژه‌ شیعیان‌ ائمة‌ اثنی‌ عشر
ـ علیهم‌ صلوات‌ الله و سلم‌ ] است‌ [ .

و آنچه‌ لازم‌ است‌ تذكر دهم‌ آن‌ است‌ كه‌ وصیت‌ سیاسی‌ ـ الهی‌ اینجانب‌ اختصاص‌ به‌ ملت‌ عظیم‌الشأن‌ ایران‌ ندارد، بلكه‌ توصیه‌ به‌ جمیع‌ ملل‌ اسلامی‌ و مظلومان‌ جهان‌ از هر ملت‌ و مذهب‌ می‌باشد.

از خداوند ـ عزوجل‌ ـ عاجزانه‌ خواهانم‌ كه‌ لحظه‌ای‌ ما و ملت‌ ما را به‌ خود واگذار نكند و از عنایات‌ غیبی‌ خود به‌ این‌ فرزندان‌ اسلام‌ و رزمندگان‌ عزیز لحظه‌ [ ای‌ ] دریغ‌ نفرماید.

روح‌ الله الموسوی‌ الخمینی‌


موضوعات مرتبط: امام خمینی ، وصیت نامه سیاسی-الهی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : admin |

روز شمار برخی مبارزات و تبعیدهای حضرت امام خمینى (ره)

16 مهرماه سال 1341
جلسه مهم حضرت امام خمینى (ره) با مراجع قم در رابطه با انجمنهاى ایالتى و ولایتى
11 آذر ماه سال 1341
لغو تصویبنامه ساختگى انجمنهاى ایالتى و ولایتى به دنبال مبارزات پیگیر حضرت امام خمینى (ره) و صدور پیام حضرت امام خمینى (ره) در مورد ختم این غائله
2 بهمن سال 1341
تحریم رفراندوم غیر قانونى و قلابى شاه از سوى حضرت امام خمینى (ره)
2 فروردین ماه سال 1342
فاجعه خونین مدرسه فیضیه به دست عمال رژیم شاه
15 خرداد سال 1342
دستگیرى شبانه حضرت امام خمینى (ره) . قیام تاریخى ملت ایران در اعتراض به دستگیرى حضرت امام (ره)
4 تیرماه سال 1342
انتقال حضرت امام خمینى (ره) از پادگان قصر به سلولى در عشرت آباد.
21 فرودین سال 1343
سخنرانى تاریخى حضرت امام خمینى (ره) در مسجد اعظم قم پس از آزادى از حبس و حصر.
4 آبان 1343
سخنرانى كوبنده حضرت امام خمینى (ره) به مناسبت طرح اسارتبار كاپیتولاسیون.
13 آبان 1343
بازداشت و تبعید حضرت امام خمینى (ره) به تركیه
21 آبان سال 1343
انتقال حضرت امام خمینى (ره) از آنكارا به بورساى تركیه
13 مهرماه سال 1344
انتقال حضرت امام خمینى (ره) از تركیه به بغداد
16 مهرماه 1344
حركت امام خمینى (ره) از سامرا به كربلا بعد از تبعید به عراق
23 مهرماه 1344
ورود و استقرار حضرت امام خمینى در نجف بعد از تبعید به عراق
23 آبان 1344
شروع درسهاى حوزه‏اى حضرت امام خمینى در نجف پس از تبعید به عراق
12 اردیبهشت 1356
پیام حضرت امام خمینى (ره) به مناسبت چهلم شهداى قم
2 مهرماه 1357
محاصره منزل حضرت امام خمینى (ره) توسط نیروهاى بعثى عراق
10 مهرماه 1357
هجرت حضرت امام خمینى (ره) از عراق به سوى كویت
13 مهرماه 1357
هجرت حضرت امام خمینى (ره) از عراق به فرانسه
12 بهمن 1357
بازگشت امام خمینى (ره) به میهن اسلامى پس از 15 سال تبعید. 

 


موضوعات مرتبط: امام خمینی ، زندگینامه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : admin |

زندگى امام خمینی به روایت امام خمینی

متن زیر فرازهائى از زندگى حضرت امام خمینى - سلام الله علیه - است كه پس از توضیحات معظم له، فرزند گرامى ایشان حضرت حجت ‏الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینى نوشته و سپس حضرت امام آن را اصلاح نموده است:
بسمه تعالى
به حسب شناسنامه شماره : 2744  تولد: 1279 شمسى در خمین، اما در واقع 20 جمادى‏الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق اول مهر 1281 شمسى است. (18 جمادى‏الثانى 1320 مطابق 30 شهریور 1281 صحیح است)
نام خانوادگى: مصطفوى; پدر: آقا مصطفى; مادر: خانم هاجر (دختر مرحوم آقامیرزا احمد مجتهد خوانسارى الاصل و خمینى المسكن)
صدور در گلپایگان به وسیله صفرى‏نژاد رئیس اداره آمار ثبت گلپایگان در خمین در مكتبخانه مرحوم ملا ابوالقاسم تحصیل شروع و نزد مرحوم آقاشیخ جعفر و مرحوم میرزا محمود (افتخار العلماء) درسهاى ابتدایى سپس در خلال آن نزد مرحوم حاج میرزا محمد مهدى (دایى) مقدمات شروع و نزد مرحوم آقاى نجفى خمینى منطق شروع و نزد حضرت‏عالى (×) ظاهرا (سیوطى و شرح باب حادى عشر و) منطق و مسلما در مطول مقدارى. در ادراك كه سنه 1339 قمرى براى تحصیل رفتم نزد مرحوم آقا شیخ محمد على بروجردى مطول و نزد مرحوم آقا شیخ محمد گلپایگانى منطق و نزد مرحوم آقا عباس اراكى شرح لمعه پس از هجرت به قم به دنبال هجرت مرحوم آیت ‏الله حاج شیخ عبدالكریم - رحمة الله علیه - (ظاهرا هجرت ایشان رجب 1340 قمرى بود) هجرت آیت‏الله حائرى به قم رجب 1340 و نوروز 1300 شمسى است) تتمه مطول را نزد مرحوم ادیب تهرانى موسوم به آقا میرزا محمد على و سطوح را نزد مرحوم آقاى حاج سید محمد تقى خوانسارى مقدارى و بیشتر نزد مرحوم آقا میرزا سید على یثربى كاشانى تا آخر سطوح و با ایشان به درس خارج مرحوم آیت ‏الله حائرى (حاج شیخ عبدالكریم) مى‏رفتیم و عمده تحصیلات خارج نزد ایشان بوده است. و فلسفه را مرحوم حاج سید ابوالحسن قزوینى و ریاضیات (هیئت، حساب) نزد ایشان و مرحوم آقامیرزا على اكبر یزدى. و عمده استفاده در علوم معنوى و عرفانى نزد مرحوم آقاى آقامیرزا محمد على شاه‏آبادى بوده است پس از فوت مرحوم آقاى حائرى با عده ‏اى از رفقا بحث داشتیم تا آنكه مر حوم آقاى بروجردى - رحمة‏الله - به قم آمدند براى ترویج ایشان به درس ایشان رفتم و استفاده هم نمودم و از مدتها قبل از آمدن آقاى بروجردى عمده اشتغال به تدریس معقول و عرفان و سطوح عالیه اصول و فقه بود پس از آمدن ایشان به تقاضاى آقایان; مثل مرحوم آقاى مطهرى به تدریس خارج فقه مشغول شدم و از علوم عقلیه بازماندم و این اشتغال در طول اقامت قم و مدت اقامت نجف مستدام بود و پس از انتقال به پاریس از همه محروم و به امور دیگر اشتغال داشتم كه تاكنون ادامه دارد. نام عیال اینجانب خدیجه ثقفى معروف به قدس ایران، متولد 1292 شمسى، صبیه حضرت آقاى حاج میرزا محمد ثقفى طهرانى.
تاریخ ازدواج: 1308; فرزند اول: مصطفى، متولد: 1309 شمسى; 3 دختر در قید حیات با یك پسر، احمد متولد: 1324; دختران به ترتیب سن: صدیقه، فریده، فهیمه، سعیده و بعد از احمد، لطیفه; آخرین فرزند در حیات احمد.

پی ‏نوشت:
× منظور آیت الله پسندیده مى‏باشند.

 

 


موضوعات مرتبط: امام خمینی ، زندگینامه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : admin |

هجرت امام خمینى از عراق به پاریس

در دیدار وزراى خارجه ایران و عراق در نیـویـورك تصـمیـم به اخراج امام خمینـى از عراق گرفته شـد. روز دوم مـهـر 1357 مـنزل امـام در نجف بـوسیله قـواى بعثـى محاصره گردیـدانعكاس ایـن خبـر با خشـم گستـرده مسلمانان در ایران، عراق و دیگـر كشـورها مـواجه شـد .
روز 12 مهر ،امام خمینى نجف را به قصد مرز كـویت ترك گـفـت. دولت كویـت با اشاره رژیـم ایـران از ورود امـام بـه ایـن كـشـور جلوگیـرى كـرد. قـبـلا صحـبـت از هجـرت امام بـه لبـنـان و یا سـوریه بـود امـا ایشان پـس از مشـورت با فـرزنـدشان ( حجه الاسلام حاج سیـد احمـد خمینـى ) تصمیـم بـه هجـرت به پاریـس گرفت. در روز 14 مهـر ایشان وارد پاریس شدند .
و دو روز بعد در منزل یكى از ایرانیـان در نوفـل لـوشـاتــو ( حـومـه پاریـس ) مستقـر شـدنـد. ماءمـوریـن كاخ الیزه نظر رئیـس جـمهـور فـرانسه را مبنـى بـر اجتناب از هرگـونه فـعـالیـت سیاسـى بـه امام ابلاغ كـردنـد. ایـشـان نیز در واكـنـشــى تنـد تصـریح كـرده بـود كه ایـنگونـه محدودیتها خلاف ادعاى دمكراسى است و اگر او ناگزیر شـود تا از ایـن فرودگـاه بـه آن فـرودگـاه و از ایـن كـشـور بـه آن كـشـور بـرود بـاز دست از هـدفهایـش نخـواهـد كشیـد .
امام خمیـنى در دیـماه 57 شـوراى انقلاب را تكشیل داد. شاه نیز پـس از تشكیل شـوراى سلطـنـت و اخـذ راى اعـتـماد بـراى كـابینه بختیار در روز 26 دیـماه از كشـور فـرار كـرد. خـبـر در شـهـر تهران و سپـس ایران پیجید و مردم در خیابانها به جشـن و پایكـوبى پرداختند

بازگشت امام خمینى به ایران پس از 14 سال تبعیـد

اوایل بهمـن 57 خبر تصمیم امام در بازگشت بـه كـشور منتشر شد. هر كس كه مى شنید اشك شوق فرو مى ریخت. مردم 14 سال انتظار كشیده بـودنـد. اما در عیـن حال مردم و دوستان امام نگـران جان ایشان بـودند چرا كه هنوز دولت دست نشانده شاه سر پا و حكومت نظامى بر قرار بود. اما امام خمینى تصمیـم خویـش را گرفته و طى پیامـهـایى به مردم ایران گـفـته بـود مى خـواهد در ایـن روزها سرنـوشـت سـاز و خطیر در كنار مردمـش باشد. دولت بخـتیار با هماهنگى ژنرال هایزر فـرودگـاههاى كشـور را به روى پـروازهـاى خـارجى بست.
دولت بختیار پـس از چنـد روز تـاب مقـاومـت نیـاورد و ناگزیـر از پذیرفتـن خـواست ملت شـد. سرانجام امام خمینـى بامداد 12 بهمـن 1357 پـس از 14 سال دورى از وطـن وارد كشـور شـد . استقبال بـى سـابـقـه مـردم ایـران چنـان عـظیـم و غیـر قـابل انكـار بــود كه خبرگزاریهاى غربـى نیز ناگزیر از اعـتـراف شـده و مستـقـبـلیـن را 4 تا 6 میلیون نفر برآورد كردند .

رحلت امام خمینى (وصال یار، فراق یاران)

امام خمینى هـدفها و آرمانها و هـر آنچه را كه مـى بایــست ابـلاغ كنـد ، گفته بـود و در عمـل نیز تـمام هستیـش را بـراى تحقق هـمان هـدفها بـكار گرفته بـود . اینك در آستـانه نیمه خـرداد سـال 1368 خـود را در آماده ملاقات عزیزى مى كرد كه تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف كرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او ، در مـقابل هیچ قدرتى خـم نشده ، و چشـمانش جز براى او گریه نكرده بـود . سروده هاى عارفانه اش همه حاكى از درد فـراق و بیان عطـش لحظه وصال محبوب بـود . و اینك ایـن لحظه شكـوهمنـد بـراى او ، و جانــكاه و تحمل ناپذیر بـراى پیروانـش ، فـرا مـى رسید . او خـود در وصیتنامه اش نـوشـته است : با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جایگاه ابــدى سفر مى كنـم و به دعاى خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خداى رحمن و رحیـم مى خـواهـم كه عذرم را در كوتاهى خدمت و قصـور و تقصیر بپذیـرد و از مـلت امیدوارم كه عذرم را در كـوتاهى ها و قصـور و تقصیـرها بـپذیـرنـد و بـا قــدرت و تصمیـم و اراده بــه پیش بروند .
شگفت آنكه امام خمینـى در یكـى از غزلیاتـش كه چنـد سال قبل از رحلت سروده است :

انتظار فرج از نیمه خرداد كشم . سالها مى گذرد حادثه ها مى آید.

 ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سیزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 لحظه وصال بـود . قــلبـى از كار ایستـاد كه میلیـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـویت احیاء كرده بـود . بــه وسیله دوربین مخفـى اى كه تـوسط دوستان امــام در بیمارستان نصب شده بـود روزهاى بیمارى و جریان عمل و لحظه لقاى حق ضبط شده است. وقتى كه گوشه هایـى از حالات معنوى و آرامـش امام در ایـن ایـام از تلویزیون پخـش شـد غوغایى در دلها بر افكند كه وصف آن جــز با بودن در آن فضا ممكـن نیست . لبها دائمـا به ذكـر خـدا در حـركت بود.
در آخرین شب زندگى و در حالى كه چند عمل جراحى سخت و طولانى درسن 87 سالگى تحمل كرده بود و در حالیكه چندیـن سرم به دستهاى مباركـش وصل بـود نافله شب مى خـواند و قـرآن تلاوت مـى كرد . در ساعات آخر ، طمانینه و آرامشى ملكـوتـى داشـت و مـرتبا شـهادت بـه وحـدانیت خـدا و رسالت پیـامبـر اكرم (ص) را زمـزمه مـى كـرد و بـا چنیـن حــالتى بـود كه روحـش به ملكـوت اعلى پرواز كرد . وقتى كه خبر رحلت امــام منتشر شـد ، گـویـى زلزله اى عظیـم رخ داده است ، بغضها تـركیـد و سرتاسر ایران و همـه كانـونهایـى كـه در جـهان بـا نام و پیام امام خمینـى آشـنا بـودنـد یــكپارچه گـریستند و بـر سر و سینه زدنـد . هیچ قلـم و بیـانـى قـادر نیست ابعاد حـادثه را و امواج احساسات غیر قابل كنترل مردم را در آن روزها تـوصیف كند.
مـردم ایـران و مسلمانان انقلابى ، حق داشتـند اینـچنیـن ضجه كـنند و صحنه هایى پدید آورند كه در تاریخ نمونه اى بـدیـن حجم و عظـمت براى آن سراغ نداریـم. آنان كسـى را از دست داده بـودند كـه عـزت پـایمال شـده شان را بـاز گـردانده بود ، دست شاهان ستمگر ودستهاى غارتگران آمریكایى و غربـى را از سرزمینشان كـوتاه كرده بود ، اسلام را احیاء كـرده بــود ، مسلمیـن را عــزت بـخـشیـده بـــود ، جمهـورى اسلامـى را بـر پـا كـرده بـود ، رو در روى همـه قـدرتهاى جهـنمـى و شیـطانـى دنیا ایستاده بـود و ده سال در بـرابـر صـدها تـوطئه برانـدازى و طـرح كـودتا و آشـوب و فتنه داخلـى و خارجـى مقاومت كرده بود و 8 سـال دفـاعى را فـرمانـدهـى كرده بـود كه در جبهه مقابلـش دشمنـى قـرار داشت كه آشكارا از سـوى هر دو قـدرت بزرگ شرق و غرب حمایت همه جانبه مـى شـد . مردم ،رهبر محبـوب و مرجع دینـى خـود و منادى اسلام راستیـن را از دست داده بـودند .
شایـد كسانـى كه قـادر به درك و هضـم ایـن مفاهیـم نیستنـد ، اگـر حالات مردم را در فیـلمهاى مـراسـم تودیع و تشییع و خاكسپارى پیكر مطهر امام خمینـى مشاهده كنـنـد و خـبر مرگ دهها تـن كه در مقابل سنگینـى ایـن حادثه تاب تحمـل نیـاورده و قـلبـشان از كار ایستـاده بـود را بشنـوند و پیكرهایى كه یكـى پـس از دیـگرى از شـدت تـاثـر بیهوش شـده ، بر روى دسـتها در امـواج جمعیت به سـوى درمانگاهها روانه مى شـدند را در فیلمها و عكسها ببیننـد ، در تفسیر ایـن واقعیتها درمانده شوند .
امـا آنـانكه عشـق را مـى شنـاسنـد و تجـربـه كـرده انـد ، مشكلـى نـخواهند داشت . حقیقـتا مردم ایران عاشق امام خمینى بـودند و چـه شعار زیبا و گـویایى در سالگرد رحلتـش انتخاب كرده بـودند كه :
عشق به خمینـى عشق به همه خوبیهاست .
روز چهاردهم 1368 ، مجلس خبرگان رهـبـر تشكیل گردیـد و پـس از قرائت وصیتنامه امـام خمینى تـوسـط حضرت آیـه الله خامنه اى كه دو ساعت و نیـم طـول كشید ، بحث و تبـادل نظر براى تعییـن جانشینـى امام خمینـى و رهبر انقلاب اسلامـى آغاز شد و پـس از چندیـن ساعت سـرانجام حضرت آیـه الله خامنه اى ( رئیـس جمهور وقت ) كه خود از شـاگـردان امـام خمینـى ـ سلام الله علیه ـ و از چهره هاى درخشـان انقلاب اسلامـى و از یـاوران قیـام 15 خـرداد بـود و در تـمـام دوران نهضت امـام در همـه فـراز و نشیبها در جـمع دیگـر یــاوران انـقلاب جـانبـازى كرده بود ، به اتفاق آرا براى ایـن رسالـت خطیر بـرگـزیده شد . سالها بـود كه غـربیـها و عوامل تحت حمایتشان در داخل كشـور كه از شكست دادن امـام ماءیـوس شـده بـودند وعده زمان مرگ امـام را مى دادند .
اما هـوشمندى ملت ایران و انتخاب سریع و شایسته خـبرگان و حمایـت فـرزنـدان و پیـروان امـام همه امیدهاى ضـد انقلاب را بـر بـاد دادنـد و نه تنها رحلت امـام پایان راه او نبـود بلكه در واقع عصر امام خمینـى در پهـنه اى وسیعـتر از گـذشـته آغاز شده بـود . مگر اندیشه و خـوبى و معنویت و حقیقت مى میرد ؟ روز و شـب پانزدهـم خرداد 67 میلونها نفر از مردن تهران و سـوگوارانى كه از شهرها و روستاها آمـده بـودند ، در محل مصلاى بـزرگ تهـران اجتماع كردنـد تـا بـراى آخـریـن بـار با پیكر مطهر مـردى كه بـا قیـامش قـامت خمیـده ارزشها و كرامتها را در عصر سیاه ستـم استـوار كرده و در دنیا نهـضتـى از خـدا خواهى و باز گشت به فطرت انسانى آغاز كرده بود ، وداع كنند.
هیچ اثرى از تشریـفات بـى روح مـرسـوم در مراسـم رسمى نبـود . همه چیز، بسیجى و مردمى وعاشقانه بـود. پیـكر پاك و سبز پوش امـام بـر بـالاى بـلنـدى و در حلـقه میلیـونها نفـر از جمعیت مـاتـم زده چـون نگینى مى درخشید . هر كس به زبان خویـش با امامـش زمـزمه مى كرد و اشك مـى ریخت . سـرتاسـر اتـوبان و راههاى منتهى به مصلـى مملـو از جمیعت سیاهپوش بود .
پـرچمهاى عزا بـر در و دیـورا شهر آویخته و آواى قرآن از تمام مساجد و مراكـز و ادارات و مـنازل بگـوش مـى رسیـد . شـب كـه فـرا رسیـد هزاران شمع بیاد مشعلـى كه امـام افـروخـته است ، در بیابـان مصلـى و تپه هـاى اطـراف آن روشـن شـد . خـانـواده هـاى داغدار گرداگرد شمعـها نشسته و چشمانشان بر بلنداى نـورانـى دوخته شـده بود .
فریاد یا حسیـن بسیجیان كه احساس یتیمى مـى كـردنـد و بــر سـر و سینه مـى زدنـد فـضا را عـاشـورایـى كرده بـود . بـاور اینـكـه دیـگر صداى دلنشیـن امام خمینـى را در حسینیه جماران نخـواهند شنید ، طاقتـها را بـرده بـود . مـردم شـب را در كـنار پیـكـر امـام بـه صبـح رسانیدند . در نخستنى ساعت بامداد شانزده خــرداد ، میـلـونهـا تـن به امامت آیت الله العظمـى گلپایگانى(ره) با چشمانى اشكبار برپیكر امام نماز گذاردند .
انبـوهى جمعیت و شكوه حماسه حضـور مـردم در روز ورود امام خمینى به كشـور در 12 بهمـن 1357 و تـكـرار گسـتـرده تـر ایـن حماسـه در مـراسـم تشییع پیكر امام ، از شگفـتیهاى تـاریخ اسـت . خـبرگـزاریهاى رسمـى جهـانـى جمعیت استقبال كننده را در سال 1357 تا 6 میلیـون نفر و جمعیت حاضـر در مــراسـم تشییـع را تا 9 میلیـون نفر تخمیـن زدند و ایـن در حالى بـود كه طى دوران 11 سـاله حكومت امام خمینى بـواسطه اتحـاد كشـورها غربـى و شرقى در دشمنى با انـقلاب و تحمیل جنگ 8 ساله و صـدهـا تـوطـئه دیـگـر آنـان ، مردم ایـران سخـتیها و مشكلات فـراوانـى را تحـمـل كرده و عزیزان بى شمارى را در ایـن راه از دست داده بـودند و طـبعا مـى بـایـست بـتدرج خسته و دلسرد شـده باشنـد امـا هرگز اینچنیـن نشـد . نسل پرورش یـافـته در مكتب الـهى امام خمینى به ایـن فرمـوده امام ایـمان كامـل داشـت كه :در جهـان حجـم تحمل زحمـتها و رنجها و فداكاریها و جان نثـاریها ومحرومیتها مناسب حجـم بـزرگى مقصـود و ارزشمندى وعلـو رتـبـه آن است پـس از آنـكه مراسـم تـدفیـن به علت شـدت احسـاسات عـزاداران امـكان ادامـه نیافت ، طـى اطلاعیه هاى مـكرر از رادیـو اعلام شـد كـه مـردم بـه خانه هایشان بازگردند ، مراسـم به بعد مـوكـول شــده و زمــان آن بعـدا اعلام شد . براى مسئولیـن تـردیـدى نـبـود كه هر چه زمان بگذرد صـدها هزار تـن از علاقه مندان دیگر امـام كـه از شهـرهاى دور راهـى تهران شده اند نیز بر جمعیت تشییع كننـده افـزوده خـواهـد شـد ، ناگزیر در بعدازظهر همان روز مراسم تـدفین بـا همان احساسات و بـه دشـوارى انـجـام شـد كـه گـوشـه هـایـى از این مـراسـم بـوسیـله خبرنگـاران بـه جهان مخابره شـد و بدین سان رحلت امام خمینـى نیز همچـون حیاتـش منـشاء بیـدارى و نهضتـى دوباره شـد و راه و یادش جاودانه گردید چرا كـه او حقیـقت بـود و حقیقت همیشه زنـده است و فناناپذیر .

 


موضوعات مرتبط: امام خمینی ، زندگینامه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : admin |

قیام 15 خرداد

ماه محرم 1342 كه مـصادف با خرداد بـود فـرا رسید. امام خمینى از ایـن فـرصت نهـایت اسـتفاده را در تحـریك مردم بـه قیام عـلیـه رژیـم مستبد شاه بعمل آورد .
امام خمینى در عـصـر عاشـوراى سال 1383 هجرى قمـى( 13 خرداد 1342شمسى ) در مـدرسه فیضیـه نطق تاریخـى خـویـش را كه آغازى بر قیام 15 خرداد بود ایراد كرد .
در همیـن سخنرانى بـود كه امام خمیـنى بـا صداى بلند خطاب به شاه فرمـود : آقا مـن به شما نصیحت مـى كنـم، اى آقاى شـاه ! اى جنـاب شاه! مـن به تو نیصحت مى كـنم دسـت بـردار از این كارها، آقا اغـفـال مى كنند تو را. مـن میل ندارم كـه یـك روز اگر بـخـواهـند تـو بـروى، همه شكر كـنند ... اگر دیكـته مى دهند دسـتت و مى گـویند بخـوان، در اطـرافـش فكـر كـن .... نصیحت مرا بـشـنـو ... ربط ما بیـن شـاه و اسرائیل چیست كه سازمان امنیت مـى گـوید از اسرائیـل حرف نزنیـد ... مگر شاه اسـرائیلـى است ؟ شاه فـرمان خامـوش كـردن قیـام را صادر كـرد. نخست جمع زیادى از یاران امام خمینـى در شـامگاه 14 خرداد دستگیـر و ساعت سه نیمه شب ( سحـرگاه پانزده خـرداد 42 ) صـدها كماندوى اعـزامـى از مركز، منزل حضرت امـام را محاصره كردند و ایشان را در حالیكه مشغول نماز شب بـود دستگیـر و سـراسیـمـه بـه تهـران بـرده و در بازداشــتگاه باشگاه افـسـران زنـدانـى كـردنـد و غروب آنروز به زندان قـصر مـنتقل نمـودنـد . صـبحگاه پـانـزده خـرداد خبـر دستگیرى رهـبـر انقلاب بـه تهـران، مـشهـد، شیـراز ودیگـر شهرها رسیـد و وضعیتـى مشـابه قـم پـدید آورد .
نزدیكترین ندیم همیشگى شاه، تیمـسار حسیـن فردوست در خاطراتش از بكارگیرى تجربیات و همكارى زبـده ترین ماموریـن سیاسى و امـنیـتى آمریكا براى سركـوب قیام و هـمچنیـن از سراسیمگـى شاه و دربـار وامراى ارتـش وساواك در ایـن ساعـات پرده بـرداشـتـه و تـوضیح داده است كه چگـونه شـاه و ژنـرالهـایـش دیـوانه وار فرمان سركـوب صادر مى كردند .
امام خمینـى، پـس از 19 روز حبـس در زنـدان قـصـر بـه زنـدانـى در پـادگـان نظامـى عشـرت آبـاد منتقل شـد .
با دستگیرى رهبـر نهـضـت و كـشتار وحشیانه مـردم در روز 15 خـرداد 42، قیام ظاهرا سركوب شد. امـام خمینى در حبـس از پاسخ گفتـن بـه سئوالات بازجـویان، با شهـامت و اعلام ایـنكه هیـئـت حاكمه در ایـران و قـوه قضائیه آنرا غیر قـانـونـى وفـاقـد صلاحیت مـى داند، اجتـناب ورزیـد. در شامگاه 18 فـروردیـن سال 1343 بـدون اطلاع قـبـلى، امام خمینى آزاد و به قـم منتقل مـى شـود. بـه محض اطلاع مردم، شـادمـانى سراسر شهر را فرا مـى گیرد وجشنهاى باشكـوهى در مـدرسه فیـضیـه و شهـر بـه مـدت چـنـد روز بـر پا مـى شـود . اولیـن سالگـرد قیام 15خـرداد در سال 1343 با صـدور بیانیه مـشتـرك امام خمیـنـى و دیگر مراجع تقلید و بیانیه هاى جداگانه حـوزه هاى علمیه گرامـى داشـتـه شـد و به عنـوان روز عزاى عمـومـى معرفـى شـد.
امـام خمینـى در هـمیـن روز ( 4 آبـان 1343 ) بیانیـه اى انقلابـى صادر كرد و درآن نـوشـت : دنیا بـدانـد كه هر گرفـتارى اى كـه ملـت ایـران و مـلـل مسلمیـن دارنـد از اجـانب اسـت، از آمـریكاست، ملـل اسلام از اجـانب عمـومـا و از آمـریكـا خصـوصـا متنفــر است ... آمـریكـاست كه از اسـرائیل و هـواداران آن پشتیبـانـى مـى كنـد. آمریكاست كه به اسرائیل قـدرت مـى دهـد كه اعراب مسلـم را آواره كند. افشاگرى امام علیه تصـویب لایحه كاپیتـولاسیون، ایران را در آبان سـال 43 در آستـانه قیـامـى دوبـاره قرار داد .
سحرگاه 13 آبان 1343 دوباره كماندوهاى مـسلح اعـزامى از تـهـران، مـنزل امام خمیـنى در قـم را محاصره كـردنـد. شگـفـت آنـكه وقـت باز داشت، هـمـاننـد سال قـبـل مصادف با نیایـش شبـانه امام خمینـى بـود .حضرت امام بازداشت و بـه هـمراه نیروهاى امـنیـتى مـستقیما بـه فرودگاه مهرآباد تهران اعـزام و بـا یك فـرونـد هـواپیـماى نظامى كـه از قبل آماده شـده بـود، تحت الحـفـظ مامـوریـن امـنیـتى و نظامى بـه آنكارا پـرواز كـرد. عـصـر آنـروز سـاواك خـبـر تـبـعیـد امـام را بـه اتهام اقـدام علیه امنیت كشـور ! در روزنـامه ها مـنتـشـر سـاخت.
علیرغم فضاى خفقان موجى از اعتراضها بـه صـورت تـظـاهـرات در بـازار تهران، تعطیلى طولانى مدت دروس حوزه ها و ارسال طومارها و نامـه ها به سازمانهاى بیـن المللـى و مـراجع تقلیـد جلـوه گـر شد.
اقامت امام در تركیه یازده ماه به درازا كشید در این مدت رژیم شاه با شدت عمل بـى سابقه اى بقایاى مقاومت را در ایران در هـم شكـست و در غیاب امام خمینى به سرعت دست به اصلاحات آمریكا پـسند زد. اقـامت اجبارىدر تـركیـه فـرصتـى مغـتـنـم بـراى امـام بـود تا تـدویـن كتـاب بزرگ تحـریـر الـوسیله را آغاز كند.

تبعیـد امـام خمینـى از تـركیه به عراق

روز 13 مهرماه 1343 حضرت امام به هـمـراه فرزنـدشان آیه الله حاج آقا مصطفـى از تركیه به تبعیدگاه دوم، كشـور عراق اعزام شدند . امام خمینى پس از ورود بـه بـغداد بـراى زیارت مرقـد ائـمه اطهار(ع) به شهــرهــاى كاظمیـن، سامـرا و كـربلا شتـافت ویك هـفـته بعد بـه محل اصلـى اقـامت خـود یعنـى نجف عزیمت كرد.
دوران اقامت طـولانـى و 13 ساله امام خمینى در نجف در شرایطى آغاز شد كه هر چند در ظاهر فشارها و محدودیـتهاى مستقیـم در حـد ایـران و تـركیه وجـود نـداشت اما مخالفـتها و كارشكـنیها و زخـم زبانهـا نـه از جـبـهـه دشمـن رویارو بـلكه از ناحیه روحانى نمایان و دنیا خـواهان مخفى شده در لباس دیـن آنچنان گـسترده و آزاردهنده بود كه امام با هـمـه صـبر و بـردبارى معروفـش بارها از سخـتى شرایط مبارزه در ایـن سالها بـه تلخى تمام یاد كرده است. ولى هیچیـك از ایـن مصـائب و دشـواریها نـتـوانـست او را از مـسیــرى كه آگـاهانه انتخاب كرده بود باز دارد .
امام خمینى سلسله درسهاى خارج فـقه خـویـش را با همه مخالفتها و كارشكنیهاى عناصر مغرض در آبان 1344 در مسجد شیخ انصارى (ره) نجف آغاز كرد كه تا زمان هجـرت از عراق به پاریـس ادامه داشت . حوزه درسى ایشان به عنـوان یكى از برجسته تریـن حوزه هاى درسى نجف از لحـاظ كیفیت و كمیت شـاگـردان شنـاخته شـد .
امام خمینـى از بدو ورود بـه نجف بـا ارسال نامـه ها و پیكـهایى بـه ایران، ارتباط خویـش را بـا مـبارزیـن حـفـظ نـموده و آنان را در هـر منـاسبـتـى بـه پـایـدارى در پیگیـرى اهـداف قیام 15 خـرداد فـرا مى خواند .
امام خمینى در تمام دوران پـس از تـبـعید، علیرغـم دشواریهاى پدید آمـده، هیچگاه دست از مبارزه نـكـشیـد، وبـا سخنـرانیها و پیامهـاى خـویـش امیـد به پیـروزى را در دلها زنـده نگـاه مى داشت .
امام خمینى در گفتگـویى با نمانیده سازمان الفـتـح فـلسطیـن در 19 مهر 1347 دیـدگاههاى خویش را درباره مسائل جهان اسلام و جهاد ملت فلسطین تشریح كرد و در همین مصاحبه بر وجوب اختصاص بخشى از وجـوه شـرعى زكات بـه مجـاهـدان فلسطینـى فتـوا داد .
اوایل سال 1348 اختلافات بیـن رژیـم شاه و حزب بـعث عراق بـر سر مرز آبـى دو كشـور شدت گرفت. رژیـم عراق جمع زیادى از ایـرانیان مقیـم این كشـور را در بـدتریـن شرایط اخراج كرد. حزب بـعث بـسیار كوشید تا از دشمـنى امام خمیـنى با رژیـم ایـران در آن شرایط بـهـره گیرد .
چهار سال تـدریس، تلاش و روشنگرى امام خمیـنـى تـوانسته بـود تا حـدودى فضاى حـوزه نجف را دگرگـون سازد. اینـك در سال 1348 علاوه بر مبارزین بیـشمار داخل كشور مخاطبین زیادى در عراق، لبـنان و دیگر بـلاد اسلامـى بـودنـد كه نهـضت امام خمینى را الگـوى خویـش مى دانستند .

امـام خمینـى و استمـرار مبـارزه ( 1350 ـ 1356 )

نیمه دوم سال 1350 اختلافات رژیـم بعثـى عراق و شاه بالا گـرفت و به اخراج و آواره شـدن بسیارى از ایرانیان مقیـم عراق انجامید. امام خمینى طـى تلگرافى به رئیـس جمهور عراق شدیدا اقدامات ایـن رژیـم را محكـوم نمود. حضرت امام در اعتراض به شرایط پیـش آمـده تصمیـم به خـروج از عراق گـرفت اما حكـام بـغداد بـا آگـاهـى از پیـامـدهـاى هجـرت امـام در آن شـرایط اجـازه خـروج ندادند سال 1354 در سالگرد قیام 15 خـرداد، مـدرسه فیضیه قـم بار دیگر شاهـد قیام طلاب انقلابـى بـود. فریادهاى درود بر خمینـى ومـرگ بر سلسله پهلـوى به مـدت دو روز ادامه داشت پیـش از ایـن سازمانهـاى چـریكـى متلاشـى شـده وشخصیتهاى مذهى و سیاسى مبارز گرفـتار زندانهاى رژیم بودند .
شاه در ادامه سیاستهاى مذهـب ستیز خود در اسفنـد 1354 وقیحـانه تاریخ رسمـى كشـور را از مـبداء هجرت پیامـبـر اسلام بـه مبداء سلطنت شاهان هخامنشى تغییر داد. امام خمینى در واكنیشى سخت، فـتوا به حرمت استفاده از تاریخ بـى پایـه شاهنشاهـى داد. تحریـم اسـتفـاده از ایـن مبداء موهـوم تاریخى هـمانند تحریـم حزب رستاخیز از سـوى مردم ایران اسـتقبال شـد و هر دو مـورد افـتـضاحـى براى رژیـم شاه شـده و رژیـم در سـال 1357 ناگزیـر از عقـب نشینـى و لغو تـاریخ شاهنشاهى شد .

اوجگیرى انقلاب اسلامى در سال 1356 و قیام مـردم

امام خمینـى كه بـه دقت تحـولات جارى جهان و ایـران را زیـر نظر داشت از فـرصت به دست آمـده نهـایت بـهـره بـردارى را كـرد. او در مرداد 1356 طـى پیامى اعلام كرد : اكنون به واسطـه اوضاع داخلى و خارجى و انعـكاس جنایات رژیـم در مجامع و مطـبـوعات خارجى فرصتى است كه باید مجامع علمى و فـرهـنگى و رجال وطـنـخـواه و دانشجویان خارج و داخل و انجمـنهاى اسلامى در هر جایـى درنگ از آن استفاده كنند و بى پرده بپا خیزند .
شهادت آیه الله حاج آقا مصطفى خمینى در اول آبان 1356 و مراسم پر شكـوهـى كه در ایران برگزار شـد نقـطـه آغازى بـر خیزش دوباره حـوزه هاى علمیه و قیام جامعه مذهـبى ایران بـود. امام خمینى در همان زمان به گـونه اى شگفت ایـن واقعه را از الطـاف خفیـه الهى نامیده بـود. رژیـم شاه با درج مقاله اى تـوهیـن آمیـز عـلیـه امام در روزنامه اطلاعات انتقام گرفت. اعتراض بـه ایـن مـقـاله، بـه قیام 19 دى مـاه قـم در سـال 56 منجـر شد كـه طى آن جمعى از طلاب انقلابـى به خـاك و خـون كشیـده شـدند . شاه علیـرغم دست زدن به كشتارهاى جمعى نتـوانست شعله هاى افروخته شده را خاموش كند .
او بسیج نطـامـى و جهاد مسلحـانه عمـومـى را بـعنــــوان تنها راه باقیمانـده در شرایط دست زدن آمریكا بـه كـودتاى نظامـى ارزیـابـى مى كرد .


موضوعات مرتبط: امام خمینی ، زندگینامه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : admin |

زندگی نامه ای مختصر از امام خمینى (ره)

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى ( 21 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مركزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها، روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاكدان طبیعت نهاد .
او وارث سجایاى آباء و اجدادى بـود كه نسل در نسل در كار هـدایـت مردم وكسب مـعارف الهى كـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى مرحوم آیه الـله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه العظمـى میرزاى شیـرازى (رض)، پـس از آنكه سالیانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمیـن ملجاء مردم و هادى آنان در امـور دینـى بـود. در حـالیكه بیـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه نمى گذشت، طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حكومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را كه در برابر زورگـوئیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود، با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمیـن به اراك وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهیـد بـراى اجراى حكـم الهى قصاص به .تهران (دار الحكـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید
بدیـن ترتبیب امام خـمیـنى از اوان كـودكى با رنج یـتیـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى دوران كـودكـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) كه خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانیف ) بوده است. همچنیـن نزد عمه مـكـرمه اش ( صاحبـه خانم ) كه بانـویى شجاع و حقجـو بـود سپرى كرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید.

هجرت به قـم، تحصیل دروس تكمیلى وتدریس علوم اسلامى

اندكـى پـس از هجرت آیه الله العظمـى حاج شیخ عبد الكریـم حایرى یزدى ـ رحـمه الله علیه ـ  ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى، مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمینى نیز رهـسپار حـوزه علمیه قـم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تكمیلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتید حـوزه قـم طـى كرد. كه مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث كـتاب مطـول ( در علـم معانى و بیان ) نزد مرحوم آقا میـرزا محمـد علـى ادیب تهرانـى و تكمیل دروس سطح نزد مرحـوم آیه الـله سید محمد تقـى خـوانسارى، و بیشتر نزد مرحـوم آیه الـله سیـد عـلى یثربى كاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعیـم حـوزه قـم آیـه الـله العظمى حاج شیخ عبدالكریـم حایرى یزدى ـ رضـوان الـلـه علیهـم نام برد .
پـس از رحلت آیه الله العظمـى حـایـرى یزدى تلاش امـام خمینـى به همراه جمعى دیگر از مجتهدیـن حـوزه علمیه قـم به نـتیچـه رسیـد و آیه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعیـم حـوزه عـلمیـه عازم قـــم گـردیـد. در این زمان، امام خمینـى به عـنـوان یـكـى از مـدرسیـن و مجتهدیـن صـاحب راءى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علمیه قـم به تدریـس چندیـن دوره فقه، اصـول، فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فیضیه، مسجـد اعظم، مسجـد محمـدیه، مـدرسه حـاج ملاصـادق، مسجد سلماسى، و ... همت گماشت و در حـوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال در مسجـد شیخ اعطـم انصــــارى (ره) معارف اهل بیت و فـقـه را در عالیترین سطـوح تدریـس نمود و در نجف بـود كه بـراى نخـستیـن بار .مبانـى نظرى حكـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولایت فـقیه بازگـو نمود.

امـام خمینـى در سنگـر مبـارزه و قیــام

روحیه مبارزه و جهاد در راه خـدا ریـشـه در بینـش اعـتـقـادى و تربیت و محیط خانـوادگى و شرایط سیـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ایـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سیـر تكاملى آن به مـوازات تكـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ایـشان از یكـسـو و اوضاع و احـوال سیاسـى و اجتماعى ایـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى دیگـر در اشكـال مخـتـلف ادامـه یـافـته است و در ســـال 1340 و 41 ماجراى انجمـنهاى ایالـتى و ولایـتى فرصـتـى پـدیـد آورد تا ایـشان در رهبـریت قیام و روحـانیـت ایـفاى نقـش كنـد و بـدیـن تـرتیـب قیـام سراسرى روحانیت و ملت ایـران در 15 خـرداد سال 1342 با دو ویـژگـى برجستـه یعنى رهـبرى واحد امام خمیـنى و اسلامـى بـودن انگیـزه ها، و شعارها و هدفهـاى قیام، سرآغـازى شـد بر فـصـل نـویـن مـبارزات مـلـت ایران كه بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان شناخـتـه و معرفـى شـد امام خمیـنـى خاطـره خـویـش از جنـگ بیـن المـلل اول را در حالیكه نـوجـوانى 12 ساله بـوده چنین یاد مـى كند : مـن هـر دو جـنـگ بیـن المللـى را یادم هست ... مـن كـوچـك بـودم لكـن مـدرسـه مى رفـتـم و سربازهاى شـوروى را در هـمان مركزى كه ما داشـتیـم در خـمیـن، مـن آنجا آنهـا را مى دیـدم و ما مـورد تاخت و تاز واقع مى شـدیـم در جـنـگ بیـن المـلـل اول. حضـرت امام در جایى دیگر با یاد آورى اسامى بـرخى از خوانیـن واشـرار سـتمگر كه در پناه حكـومت مـركـزى بـه غـارت اموال و نوامیـس مردم مى پرداختند مى فـرماید : مـن از بچگى در جـنـگ بـودم ... ما مـورد زلقـى هـا بـودیـم، مـورد هـجـوم رجـبعلیـهـا بــودیـم و خـودمان تفنگ داشتیـم و مـن در عیـن حالى كه تـقـریـبا شـایـد اوایـل بلوغم بود، بـچـه بودم، دور ایـن سنگـرهایى كه بـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اینها مى خـواسـتند هجـوم كـنند و غـارت كـنند، آنجا مى رفـتیــم سنگرها را سركشـى مى كردیـم كـودتاى رضا خان در سـوم اسفـند 1299 شمسـى كه بنابر گـواهـى اسـناد و مدارك تاریخـى و غیر قابـل خـدشـه بـوسیله انگلیـسها حـمایت و سازمانـدهـى شـده بـود هـر چـنـد كـه بـه سلطنت قاجاریه پایان بخشید و تا حـدودى حكـومت مـلوك الطـوایـفـى خـوانیـن و اشـرار پـاركنـده را محمـدود سـاخت اما درعـوض آنچـنـان دیكتاتـورى پدید آورد كه در سایـه آن هـزار فامیـل بر سرنـوشـت مـلـت مظلـوم ایـران حاكـم شدند ودودمان پهـلـوى به تنهایى عهـده دار نقـش سابق خوانین و اشرار گردید .
در چنینـى شرایطـى روحانیت ایران كه پـس از وقایع نهـضـت مشروطیت در تنگناى هجـوم بى وقـفـه دولتهـاى وقت و عـمال انگلیسى از یكـسو و دشمـنیهاى غرب باختگان روشنفـكر مـآب از سـوى دیگر قـرار داشت براى دفاع از اسـلام و حـفـظ موجـودیت خـویـش بـه تكاپـو افـتاد. آیه الـلـه العظمى حاج شیخ عـبدالـكریـم حایرى بـه دعـوت علماى وقت قـم از اراك به ایـن شهـر هجرت كرد واندكـى پـس از آن امـام خـمیـنى كه با بـهـره گیرى از استعداد فـوق العاده خـویـش دروس مقـدماتى و سطـوح حـوزه علمیه را در خـمیـن و ارا ك با سـرعـت طى كرده بود به قـم هجرت كـرد و عملا در تـحكیـم موقعیت حـوزه نـو تاسیـس قـم مـشاركـتى فعال داشت.
زمان چندانـى نگذشت كه آن حضرت در اعداد فضلاى برجـسته این حـوزه در عرفـان و فلسفه و فقه و اصـول شنـاخته شـد.
پـس از رحلت آیـه اللـه العظمى حایرى ( 10 بهمـن 1315 ه-ش ) حـوزه علمیه قـم را خطر انحلال تهـدید مى كرد. عـلماى مـتـعهـد به چاره جویى برخاستند. مدت هشت سال سرپرستى حـوزه علمیـه قـم را آیات عـظـام :
سید محمد حجت، سید صدر الدیـن صدر و سیـد محـمـد تقـى خـوانسارى -رضوان الـلـه علیهـم ـ بر عهده گرفتند. در ایـن فاصله و بـخصـوص پـس از سقوط رضاخان، شرایط براى تحقق مرجعیت عظمى فراهـم گردید. آیه الله العظمى بروجردى شخصیت علمى برجسته اى بـود كـه مـى تـوانست جانشین مناسبـى براى مـرحوم حایرى و حفـظ كیان حـوزه بـاشـد. ایـن پیشنهاد از سـوى شاگردان آیـه الـلـه حایرى و از جمله امام خـمیـنـى به سرعت تعقیب شـد. شخص امام در دعـوت از آیـه الـلـه بـروجردى براى هجرت به قـم و پذیرش مسئولیت خطیر زعامت حـوزه مجدانه تلاش كرد.
امام خمینـى كه با دقـت شـرایط سیاسـى جامعه و وضعیـت حـوزه ها را زیر نظر داشت و اطـلاعات خـویش را از طریق مطالـعه مـستمر كتب تاریخ معاصـر و مجلات و روزنـامـه هاى وقـت و رفـت و آمـد بـه تهـران و درك محضر بزرگانى همچون آیـه الـلـه مـدرس تكـمیل مى كرد دریافـته بـود كه تـنها نقـطـه امیـد بـه رهـایـى و نجات از شـرایط ذلت بارى كه پـس از شكست مشروطیت و بخصـوص پـس از روى كار آوردن رضا خان پدید آمده است، بیدارى حوزه هاى عـلمیـه و پیش از آن تضـمیـن حیات حوزه ها و ارتبـاط معنـوى مـردم بـا روحـانیت مـى بـاشـد.
امام خمینى در تعقیب هدفهاى ارزشمند خویش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختار حـوزه علمیه را با هـمـكارى آیـه الـلـه مـرتضـى حایـرى تهیـه كرد و بـه آیـه الـلـه بـروجردى ( ره) پیشـنهاد داد. ایـن طرح از سوى شاگردان امام و طلاب روشـن ضمیر حـوزه مـورد اسـتقبال و حمایت قرار گرفت .
اما رژیـم در محاسباتـش اشـتـبـاه كرده بـود. لایحه انجـمـنـهاى ایالتى و ولایتى كـه به مـوجـب آن شـرط مسـلمان بودن، سوگـند به قرآن كریـم و مرد بـودن انـتخاب كـنـنـدگان و كاندیـداها تغییر مـى یافت در 16 مهـر 1341 ه - ش به تصـویب كـابیـنـه امیـر اسـد الـلـه علـم رسیـد. آزادى انتخابات زنان پـوششـى براى مخفى نگـه داشـتـن هـدفـهاى دیگر بـود.
حذف و تغییر دو شـرط نخـست دقیـقا بـه منظور قانـونـى كـردن حضـور عناصر بهایـى در مصـادر كـشـور انتخاب شـده بـود. چـنانكه قـبـلا نیـز اشاره شد پـشتیـبـانى شـاه از رژیـم صهیـونیـستـى در تـوسعه مناسبات ایران و اسرائیل شرط حمایـتهاى آمـریـكـا از شـاه بـود. نـفـوذ پیـروان مـسـلك استعـمـارى بهـائیت در قـواى سه گانه ایران ایـن شرط را تحقق مـى بخشید. امام خمیـنـى به هـمراه عـلماى بزرگ قـم و تهـران به محض انتشار خبر تصویب لایحه مـزبور پـس از تبادل نـظـر دسـت به اعـتـراضات همه جانبه زدند .
نقـش حضرت امام در روشـن ساختـن اهداف واقعى رژیـم شـاه و گوشـزد كـردن رسالت خطیر علما و حـوزه هاى علمیـه در ایـن شـرایـط بـسیـار مـوثـر وكارساز بـود. تلگرافـهـا و نامـه هـا سرگـشـاده اعـتـراض آمیز علما به شاه و اسـد الـلـه علـم مـوجى از حـمایـت را در اقـشار مخـتلف مردم برانگیخت. لحـن تلگرافـهـاى امام خمیـنـى به شاه و نخست وزیر تند و هشـدار دهنده بود. در یكـى از ایـن تلگرافها آمده بـود :
اینجانب مجددا به شما نصیحت مى كنـم كه بـه اطاعت خـداوند مـتعـال و قانـون اساسـى گردن نهید واز عواقب وخیـمـه تخلف از قـرآن و احـكام علماى ملت و زعماى مسلمیـن و تخـلف از قانـون اساس بـترسید وعـمـدا و بـدون مـوجب مـمـلكت را به خطـر نیـنـدازید و الا علماى اسلام درباره شمـا از اظهار عقیـده خـوددارى نخـواهنـد كـرد .
بدیـن ترتیـب ماجراى انجـمنهاى ایـالـتى و ولایـتـى تجربـه اى پیروز و گرانقدر براى ملت ایران بـویژه از آنجهـت بـود كـه طى آن ویـژگیـهـاى شخصیتـى را شناخـتـنـد كه از هر جهـت براى رهـبـرى امت اسلام شایسته بـود. باو جـود شكست شـاه در ماجـراى انجـمـنها، فـشـار آمریكـا بـراى انجـام اصلاحـات مـورد نظر ادامـه یافت. شـاه در دیـماه 1341 هجـرى شمسى اصـول ششگانه اصلاحات خویـش را بر شمرد و خـواستار رفـراندوم شد . امام خمینى بار دیگـر مراجع و عـلمـاى قـم را بـه نـشـست و چاره جویى دوباره فراخواند .
با پیشنهاد امام خمینى عیـد باسـتانـى نـوروز سـال 1342 در اعـتراض به اقدامات رژیم تحریـم شد. در اعلامیه حضـرت امام از انـقـلاب سـفیـد شاه بـه انقـلاب سیـاه تعـبیـر و هـمـسـویـى شـاه بـا اهـداف آمریكا و اسرائیل افـشا شده بود . از سـوى دیگـر، شـاه در مـورد آمادگى جامـعـه ایـران بـراى انجام اصلاحات آمـریكا به مـقامات واشـنگـتـن اطـمیـنان داده بـود و نام اصـلاحات را انقـلاب سـفیـد نهاده بـود. مخالـفت عـلما براى وى بسیار گران  مىآمد .
امام خمیـنى در اجـتماع مردم، بى پروا از شخـص شـاه به عنـوان عـامل اصلـى جنایات و هـمـپیـمان بـا اسـرائیـل یاد مـى كـرد و مـردم را بـه قیام فرا مـى خـوانـد. او در سـخـنـرانى خـود در روز دوازده فـروردیـن 1342 شدیـدا از سـكـوت عـلماى قـم و نجف و دیگر بلاد اسلامى در مقابل جنایات تازه رژیـم انـتـقـاد كرد و فـرمـود : امـروز سكـوت هـمـراهى بـا دستگـاه جبـار است حضـرت امـام روز بعد ( 13 فروردیـن 42 ) اعلامیـه معروف خـود را تحت عنـوان شاه دوستى یعنى غارتگرى منـتـشر ساخت .
راز تاءثیر شگـفت پیـام امام و كـلام امـام در روان مخاطـبیـنـش كه تا مرز جانـبازى پیـش مـى رفت را بایـد در هـمیـن اصـالت انـدیشه، صلابت راى و صـداقت بـى شـائبه اش بـا مـردم جستجـو كـرد .
سال 1342 با تحریـم مراسـم عیـد نوروز آغـاز و با خـون مظـلـومیـن فیضیه خـونرنگ شد. شـاه بر انجام اصـلاحات مـورد نظـر آمـریكـا اصـرار مـى ورزیـد و امام خـمیـنى بر آگاه كردن مردم و قیـام آنـان در بـرابـر دخـالتهاى آمـریكـا و خیـانـتهاى شاه پـافـشـارى داشـت. در چهـارده فروردیـن 1342 آیـه الله العظمـى حكیـم از نجف طـى تلگـرافـهـایى بـه علما و مراجع ایران خـواستار آن شد كـه همگـى به طـور دسـتـه جمـعى به نجف هجرت كنند. این پیشنهاد براى حفـظ جان عـلما و كیان حـوزه ها مطرح شده بود .
حضرت امام بـدون اعـتـنا بـه ایـن تهـدیـدها، پاسخ تلگـراف آیـه الـلـه العـظـمى حكیـم را ارسال نمـوده و در آن تاكیـد كرده بـود كـه هـجـرت دسـتـه جمـعى علما و خالـى كـردن حـوزه علمیه قـم به مصلحت نیست .
امام خمیـنـى در پیامـى( بـه تایخ 12 / 2 / 1342 ) بـمناسـبـت چهـلـم فاجعـه فیـضیـه بـر همـراهـى عـلما و مـلت ایران در رویارویـى سـران ممـالك اسلامـى و دول عربـى بـا اسـرائیل غاصب تـاكید ورزید وپیمانهاى شـاه و اسـرائیل را محكـوم كرد .


موضوعات مرتبط: امام خمینی ، زندگینامه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : admin |

22 بهمن باید سرمشق ما باشد در طول زندگی و برای نسلهای آینده که همه آنها 22 بهمن را که غلبه ی ایمان بر کفر و الله بر طاغوت و اسلام بر کفر بود، باید حفظ کنند و بزرگ بشمارند. بزرگ بشمارند روزی را که خدای تبارک و تعالی بر ملت ما منت گذاشت و این ملت را یکپارچه کرد و ملت ما را غلبه داد. امام خمینی(ره)


موضوعات مرتبط: در سیر تاریخ ، امام خمینی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:دهه فجر, | | نویسنده : admin |

 

 

« فَقَدمُوا أَمرَ اللهِ و طاعًة مَن أَوجَبَ اللهُ طاعَتَه »

پس مقدم بدارید امر خدا و اطاعت کسی

که خدا اطاعت او را واجب کرده است.

امام حسین علیه السلام (تحف العقول بخش سخنان امام حسین علیه السلام )

 

 

واجب است اطاعت کنید لذا اولی الامر ،

اولی الامر امروز دولت ما و ما هستیم بر شما

واجب است به حکم اسلام از ما تبعیت کنید.

امام خمینی (ره) صحیفه امام ج9 ص336

 

 

آنچه بر دل شما،بر زبان شما،بر حرکات شما باید غالب

باشد یاد خداست،دل به یاد خدا،زبان متذکر به نام

مقدس پروردگار،حرکات دست و پا و جسم همه حرکاتی

در جهت یاد پروردگار و اطاعت اولی الامر الهی با این چیزی که نیاز

یکایک ملت ماست ، همین است.

مقام معظم رهبری مدظلّه العالی (11/11/1380)

 


موضوعات مرتبط: مقام معظم رهبری ، امام خمینی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:امام حسین,امام خمینی,رهبری,اطاعت, | | نویسنده : admin |

«اَهلُ الفِتنَةِ هُم یَتَقَلِّبُونَ بِالمُک بِآرائِهِم»

اهل فتنه با (دروغگویی و) نظرشان حکومتها را تغییر می دهند.

امام حسین علیه السلام (تحف العقول / بخش کلام امام حسین علیه السلام)

 

 

از گویندگان می خواهم از بزرگ نمایش دادن وقایع کوچک بپرهیزید مطالب

دروغ نگوئید هر چه خودتان میخواهید نگویید و مسیر ملت را رها نکنید.

امام خمینی (ره) صحیفه امام ج9 ص 255

 

 

امروز خرجهایی می شود برای اینکه تفکر حکومت غربی در دنیا

جهانگیر و همه گیر شود،دروغ می گویند با فیلم و تبلیغات چیزهایی را که حقیقت

نیست برای بزرگ نمایی و زیبا نمایی و ظاهر سازی، به عنوان حقیقت

در دنیا منعکس می کنند تا افکار را جذب کنند.

مقام معظم رهبری مدظلّه العالی (4/11/1378)

 

 

 


موضوعات مرتبط: مقام معظم رهبری ، امام خمینی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:امام حسین,فتنه, | | نویسنده : admin |

«أشرَفُ النّاس مَنِ التَّعَظَ قَبلَ أَن یُوعَظَ»

بهترین مردم کسی است که خودش را پند دهد (پند بگیرد)،

قبل از انکه اورا پند دهد.

امام حسین علیه السلام(تحف العقول بخش کلام امام حسین علیه السلام)

 

 

چیزهایی در دنیا اتفاق می­افتد که تاریخ را تحقق می­­­­­دهد،

برای عبرت گرفتن ما و سرمشق بودن برای ماست .

امام خمینی (ره)صحیفه امام ج 7 ص 508

 

تاریخ را با قصه اشتباه نکنیم ،

تاریخ یعنی شرح حال ما در صحنه­ای دیگر.

مقام معظم رهبری مدظلّه العالی

 


موضوعات مرتبط: مقام معظم رهبری ، امام خمینی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : admin |

 

 

ــ بسيج شجرة طيبّه و درخت تناور و پرثمري است كه شكوفه‌هاي آن بوي بهار وصل و طراوات تعيين و حديث عشق مي‌دهد.

ـ اگر بر كشوري نواي دلنشين تفكر بسيجي طنين انداز شد چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گرديد.

ـ بار ديگر تأكيد مي‌كنم كه غفلت از ايجاد ارتش بيست ميليوني سقوط در دام دو ابرقدرت جهاني را به دنبال خواهد داشت.

ـ مليت كه در خط اسلام ناب محمدي(ص) و مخالف با استكبار و پول‌پرستي و تحجرگرايي و مقدس‌نمايي است بايد همة افرادش بسيجي باشند.

ـ در اين دنيا افتخارم اين است كه خود بسيجيم.

ـ بسيج لشگر مخلص خداست كه دفتر تشكل آن را همة مجاهدان از اولين تا آخرين امضاء نموده‌اند.

ـ بسيج مدرسة عشق و مكتب شاهدان و شهيدان گمنامي است كه پيروانش بر گلدسته‌هاي رفيع آن اذان شهادت و رشادت سرداده‌اند.

ـ من همواره به خلوص و صفاي بسيجيان غبطه مي‌خورم و از خدا مي‌خواهم تا با بسيحيانم محشور گرداند.

ـ تشكيل بسيج در نظام جمهوري اسلامي ايران يقيناً از بركات و الطاف جلية خداوند تعالي بود كه بر ملت عزيز و انقلاب اسلامي ايران ارزاني شد.

 


موضوعات مرتبط: امام خمینی ، بسیج ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:امام,خمینی,بسیج, | | نویسنده : admin |

ما اَهَوَنَ المَوتُ عَلی سَبیل العِزّ وَ اِحیاءِ الحَقِّ.

چه راحت است مرگ در راه عزت و احیای حق.

امام حسین(ع) (تحف العقول,باب سخنان امام حسین(ع))

 

اگر همه ما از بین برویم بهتر است که ذلیل باشیم زیر دست صهیونیسم و آمریکا(استکبار)

امام خمینی (ره) (صحیفه امام ج15 ص372)

 

 

 

 

اگر کسی بخواهد به این ملت زور بگوید، تهدید کند, قصد سلطه بر آن داشته باشد؛ معلوم است که این ملت، ملتی نیست که زیر بار کسی برود.

مقام معظم رهبری مد ظله العالی (18/10/1382)

 

 

ملت ایران, ملتی است مستقل و آزاد, هوشمند و عزتمند,...


موضوعات مرتبط: انصارالحسین علیهم السلام ، مقام معظم رهبری ، امام خمینی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:امام حسین,رهبری,امام خمینی, | | نویسنده : admin |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
.: Weblog Themes By BlackSkin :.